تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
ابزار تادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
فایل گپ
بیگ بلاگ
خدمات سئو سایت
چاپ ساک دستی پارچه ای
چاپخانه قزوین
استارتاپ
خرید ملک در دبی
آموزش خلبانی a>
طراحی سایت در قزوین
چاپ ماهان
شرکت تولید کننده ساندویچ پانل
ساندویچ پانل سردخانه
ساندویچ پانل کلین روم
دزدگیر هایکویژن
دزدگیر هایکویژن
هوش مصنوعی فارسی
تابلو دکوراتیو
حفاظ شاخ گوزنی
درب آکاردئونی
درب فرفورژه
حفاظ پنجره
لابراتوار نورقائم
راه اندازی طلافروشی


تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام s
درباره وبلاگ
معلومات عمومی-اطلاع رسانی-اخبار-دانستنی ها
ورود
نام کاربري :
رمز عبور :
جستجو
معرفی به دوستان
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:
پیوندهای روزانه
آرشیو
پیوندها
آمار وبلاگ
بازدید امروز : 18714
افراد آنلاین : 1
بازدید دیروز : 9662
بازدید ماه : 28445
بازدید سال : 18713
کل بازدیدها : 436917
مجموع اعضا : 27
تعداد مطالب : 832
تعداد نظرات : 9
دیگر امکانات


تابلو اعلانات نت گشت نت گشت را home page خود کنيد ابزارهای رایگان برای افزایش بازدید سایت و وبلاگ شما پرچم های ویژه عاشورا و محرم برای سایت و وبلاگ شما دانلود فایل صوتی + متن زیارت عاشورا آپديت نود 32 ، يوزر پسورد جديد NOD32 - ESET Smart درج آگهی رایگان 5 ساله آپلود همزمان و نامحدود فایل و عکس 30 مستند جنجالی و پرفروش مجموعه کامل سریال مختارنامه - 12 DVD پکیج کامل طرح های توجیهی(شامل 850 طرح) کنسرت و آلبوم یاد باد سالار عقیلی - به یاد مشکاتیان 2dvd+1cd پکیج سه بعدی هاست و دامنه ارزان كاربران آنلاین ما 57 میهمان آنلاین داریم خبر خوان سایت نت گشت RSS 2.0 ورود كاربر نام كاربری: كلمه عبور: من را به خاطر بسپار كلمه عبورتان را گم كرده اید؟ هنوز ثبت نام نكرده اید؟ عضویت در سایت خرید CD و DVD های مفید و آموزنده خرید انواع مستند خرید آموزشی ها خرید انواع کنسرت و آلبوم خرید انواع نرم افزار و بازی خرید اجناس گوناگون خرید محصولات به صورت ویژه خرید انواع سریال و فیلم  نگاه های آنچنانی رئیس جمهور روسیه به لباس تنگ و چسبان خانم جوان جمعه ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۲۳ قبل‏ازظهر [جزئیات]... دیدار گلشیفته فراهانی و بهرام رادان 5 سال پس از سنتوری در پاریس پنج‌شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۰۸ قبل‏ازظهر [جزئیات]... عکس های جدید هانیه توسلی دوشنبه ۰۹ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۰ قبل‏ازظهر [جزئیات]... گريه در آغوش احمدي نژاد چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۳۷ قبل‏ازظهر [جزئیات]... عکسی از گوگوش و مادرش چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۶:۳۸ قبل‏ازظهر [جزئیات]... درس های عبرت آموز و آموختنی های بادکنک چاپ ایمیل ارزیابی كاربر: ONONONONON / 1 ضعیف عالی اگه یه روز فرزندی داشته باشم، بیشتر از هر اسباب‌بازی دیگه‌ای براش بادکنک می‌خرم بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد می‌ده. بهش یاد می‌ده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره.. بهش یاد می‌ده که چیزای دوست داشتنی می‌تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه. درس های عبرت آموز و آموختنی های بادکنک و مهمتر از همه بهش یاد می‌ده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده، چون ممکنه برای همیشه از دستش بده
بازی آنلاین تک تیرانداز
کد بازی آنلاین
بازی آنلاین جدید Tactical Assassin 2
کد بازی آنلاین
بازی زیبای شاهزاده ایرانی
کد بازی آنلاین
type=text/javascript >


چت


مشاهده و دریافت کد

نیت کنید و اشاره فرمایید


بازی آنلاین


بازی آنلاین پرندگان خشمگین
کد بازی آنلاین
بازی آنلاین فرودگاه
کد بازی آنلاین
بازی آنلاین شاهزاده ایرانی
کد بازی آنلاین
بازی آنلاین تک تیرانداز 2
کد بازی آنلاین
بازی آنلاین تک تیرانداز
کد بازی آنلاین
تصاویر زیباسازی نایت اسکین

چت




بازی جذاب پرندگان خشمگین
کد بازی آنلاین
بازی آنلاین فرودگاه
کد بازی آنلاین

.::   زنگ کد و وبلاگ نویسی   ::.

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

دريافت كد بازی آنلاين تصادفی




:: تبلیغات در این وبلاگ
محل قرار گیری کد تبلیغات
:: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام

بنام اهورامزدا
من قصد براه انداختن این بحث را نداشتم اما بخاطر اشتیاقی که در دوستان برای شناخت آثار باستانی و شناخت دانشمندان ایران و علت برجای نماندن کتب آنان دیدم لازم دانستم چنین بحثی را در تالار مطرح نمایم . امیدوارم دوستان از آن استفاده لازم را ببرند و برای پرسش و پاسخ در رابطه با آثار باستانی و هنرمندان و دانشمندان ایران فقط در همین بحث شرکت کنند و بحثهای دیگر را منحرف ننمایند. تمامی مطالب زیر از کتب تاریخی مانند "ساسانیان از تاسیس تا فروپاشی" وسایتهای مختلف جمع آوری شده که دوستان میتوانستند خود با جستجو در سایتهای مختلف به جواب خود برسند. بهر حال من این کار را انجام دادم و امیدوارم که مورد قبول و استفاده ایشان قرار بگیرد.

علت برجای نماندن نام دانشمندان ایرانی و کتب آنان در تاریخ
شکل گیری تمدن اسلامی پس از برقراری "نهضت ترجمه" در قلمرو امپراطوری اسلامی جرقه هایش زده شد . این نهضت زمانی آغاز شد که ایرانیان مسلمان شده توانستند رفته رفته در دستگاه حاکمیت خلفا نفوذ کرده و پست های حساس حکومتی را از آن خود کنند . خانواده مشهور "برامکه" را می توان از آن جمله دانست . عمدتاً شکل گیری تمدن اسلامی از زمان عباسیان که توسط همراهی و شجاعت ایرانیان پایه گذاری شد "ابومسلم خراسانی و کوشش هایش" آغاز گردید . در زمان امویان که قبل از عباسیان بودند ، نگاه خلفای اسلامی یک نگاه صرفاً اقتصادی به سرزمین های تحت اشغال خود بود . در آن زمان و چه به هنگام فتح ایران ، بنا به اسناد و روایت های باقیمانده ، مسلمانان ، چون "قرآن " را کلام و کتاب اصلی اعلام می کردند ، هرگونه علوم و کتب دیگری را غیر لازم دانسته و آنها را سوزانده و یا در درون آب می انداختند .

در تاریخ ابن خلدون "العلوم العقلیه و اصنافها" می خوانیم :
"وقتی کشور ایران فتح شد ، کتب بسیاری در آن سرزمین به دست تازیان افتاد ، سعد بن ابی وقاص به عمربن خطاب در خصوص آن کتب نامه نوشت و در ترجمه کردن آنها برای مسلمانان رخصت خواست . عمر بدو نوشت که آن کتابها را در آب افکنند ، چه اگر آنچه در آنها است ، راهنمایی است ، خدا ما را به رهنماتر از آن هدایت کرده است و اگر گمراهی است ، خدا ما را از شر آن محفوظ داشته . بنابراین آن کتابها را در آب یا در آتش افکندند ، و علوم ایرانیان که در آن کتب مدون بود ، از میان رفت و به دست ما نرسید . . . "

"ابوالفرج بن العبری" در "مختصرالدول" و "عبدالطیف بغدادی" در کتاب "الافاده والاعتبار" و" قفطی " در" تاریخ الحکماه" در شرح حال "یحیی نحوی" و "حاج خلیفه" در "کشف الطیون" و دکتر "صفا" در " تاریخ علوم عقلی" از سوختن کتب کتابخانه عظیم اسکندریه و گندی شاهپور و خوارزم توسط عرب سخن رانده اند .

"ابوریحان بیرونی" در "الآثارالباقیه" نوشته است :
چون "قتیبه بن مسلم" دوباره خوارزم ( از نواحی سرزمین ایران ) را پس از مرتد شدن اهالی فتح کرد ، "اسکجموک" را بر ایشان والی گردانید و قتیبه هر کس که خط خوارزمی می دانست و از اخبار و اوضاع ایشان آگاه بود و از علوم ایشان مطلع ، به کلی فانی و معدوم الاثر کرد و ایشان را در اقطار ارض منقرض ساخت و لذا اخبار و اوضاع ایشان به درجه ای مخفی و مستور مانده است که به هیچ وجه وسیله ای برای شناخت حقایق امور در آن بلاد بعد از ظهور اسلام در دست نیست .
. . . و چون قتیبه بن مسلم نویسندگان ایشان ( خوارزمیان ) را هلاک کرد و هربدان ایشان را بکشت و کتب و نوشته های آنانرا بسوخت ، اهل خوارزم اُمی ( بی سواد ) ماندند و در اموری که محتاج الیه ایشان بود فقط به محفوظات خود اتکا کردند ، و چون مدت متمادی گردید و روزگار دراز بر ایشان بگذشت امور جزیی مورد اختلاف را فراموش کردند و فقط مطالب کلی مورد اتفاق در حافظه آنان باقیماند .

"حاج خلیقه" مورخ معروف ترک در کتاب " کشف الفنون" نوشته:
"عرب در صدر اسلام بجز زبان و احکام و مسایل پزشکی به علم دیگری اهمیت نمی دادند و گفته می شود که عرب در هنگام فتح شهرها کتابهایی را که به دست می آوردند ، می سوزانیدند"

دکتر معین" در کتاب "مزدیسنا و ادب فارسی" می آورد:
"اعراب شهرها را با خاک یکسان و آتشکده ها را با آتش سوخته و موبدان را از دم تیغ گذرانده و کتب فضلای اُمت اعم از آنچه در مطلق علوم نوشته شده بودند یا تاریخ و مسایل مذهبی ، همه را نابود کردند"

"دولتشاه سمرقندی" در "تذکره الشعرا" می نویسد:
امیر عبداله بن طاهر که به روزگار خلفای عباسی امیر خراسان بود . روزی در نیشابور نشسته بود ، شخصی کتابی آورد و به تحفه پیش او نهاد ، پرسید که این چه کتاب است ؟ گفت : این قصه "وامق و عذراست" خوب حکایتی است که حکما به نام شاه انوشیروان جمع کرده اند . امیر فرمود که ما مردم قرآن می خوانیم و بغیر از قرآن و حدیث پیغمبری چیزی نمی خوانیم ما را از این کتاب در کار نیست و این کتاب تالیف مغان است و پیش ما مردود است ، فرمود آنان را در آب انداختند و حکم کرد که در قلمرو من هر جا که کتابت عجم و مغان باشد ، جمله بسوزانند .

با شواهد بالا بد نیست این نکته هم اشاره شود . عمدتاً اعراب قبل از اسلام از امر تألیف و تدوین اطلاع چندانی نداشتند و حاجتی هم آنان را بدین کار برنمی انگیخت و در تمام مدت وضع به همین منوال بود .

با این روحیه و دانش اعراب پس از دو قرن که از سلطه ی خود بر کشورهای تسخیر شده گذشت و هنگامیکه حکومتشان تثبیت شد ، رفته ، رفته اعراب فاتح که اکنون خلفای آنان به نام اسلام بر سرزمینهای تحت سلطه ی خود حکومت و حکمرانی می کردند . تحت تأثیر دانش و علم و همنشینی با اندیشمندان کشورهای تحت سلطه و همچنین به سفارش های قرآن و رسول خدا ، این خلفا به جایگاه دانشمندان و علوم پی برده و با استفاده از تمدن باستانی و علوم ایرانیان – هندیان – سومریان – مصریان – یونانیان و حتی چینیان ، نهضت عظیمی تحت حاکمیت عباسیان در امپراطوری اسلامی شکل گرفت که با عنوان "نهضت ترجمه" در تاریخ از آن نام برده میشود ( عامل اصلی آنهم باز ایرانیان بوده اند ) که در این نهضت با بهره گیری از کتب مختلف به زبانهای مختلف و ترجمه آنها به عربی زبان مسلط قرآنی و علمی و دیوانی آن زمان ، پایه های تمدن اسلامی ریخته شد .
تأثیرگذاری و نفوذ ایرانیان دانشمند و هشیار بر دستگاه حاکمه خلفای متعدد به ویژه خلفای عباسی و همچنین کارگزاران و والی های آنان ، باعث شد که خلفای اسلامی به پیامهای قرآن و حضرت محمّد (ص) مبنی بر اهمیت علم و عالم توجه کنند . از سویی هم امپراطوری گسترده اسلامی را دیگر نمی شد بدون توجه به اصول علمی حکومت داری و علم اداره کرد ، و علم و دانش به عنوان یک نیاز برای ادامه حکومت ، خود را تحمیل کرد به ویژه اینکه ممالک تحت سلطه ی مسلمانان از پیشینه تمدنی گسترده ای برخوردار بودند و مردمان باهوش و دانشی در آن سرزمینها می زیستند که سینه به سینه از تاریخ پر اعتبار و ارزشهای پیشینه ی خود باخبر بودند . و در جاهایی هم به دور از چشم مأموران خلیفه کتب و علومی را حفظ و یا مواردی از دانش را در ذهن خود محافظت نموده بودند . با این اوصاف از قرن دوم هجری به بعد خلفای اسلامی تحت مدیریت وزرای ایرانی تبار و باهوش خود ، اقدام به ترجمه کتب باقیمانده مختلف از تمدن های ایرانی و دیگر تمدن ها به زبان عربی نمودند . زبانی که پس از تسلط 200 ساله سیاسی نظامی و هم پذیرش دینی و قرآنی ، زبان رسمی و قالب و علمی امپراطوری شده بود . پس از این ترجمه ها بود که در این شکوفایی علمی امپراطوری اسلامی آغاز شد . این درخشانی تا قرن 7 هجری زمان حمله مغول ادامه داشت و تمدنی را ساخت که یکی از درخشان ترین و علمی ترین تمدن های جهانی گردید .
در نهضت ترجمه نقش ایرانیان باز به سزاست . به عنوان مثال نقش "خاندان بختیشو" را می توان نام برد . این خاندان که ظاهراً بر دین اسلام بودند . اما "مانوی" باقیمانده بودند . پس از این ترجمه ها و مدیریت وزیران و مشاوران کارآمد ایرانی خلفا بود که نوعی روش مدیریتی بوجود آمد که منجر به جذب و تشویق دانشمندان گردید . البته نقش تساهل برخی از خلفای تحت تأثیر را نسبت به سهل گیری به باورهای شخصی دانشمندان را نمی توان نادیده گرفت و همان باعث شد که دانشمندان یهودی – مسیحی – هندو – زرتشتی و مسلمان در کنار هم در مجمع های علمی به وجود آمده به ویژه در بغداد گرد هم آیند و هر یک به انتقال مواریث فکری ( تأکید ) و دانش و مهارت های قومی خود به یکدیگر بپردازند .

استاد پرویز شهریاری و دکتر جنیدی می نویسند :
خاندان های ایرانی که بهره ای از دانش داشتند به علت اغتشاش و ناامنی ای که در قرون ابتدایی ورود اعراب بر ایران مستولی شده بود ، علم خود را به صورت موروثی منتقل می کردند . در این رابطه به نام ( پورسینا ) و پیوندی که با کلمه ( سئنه ) ( پزشک ) در ایران باستان دارد اشاره می کنند و حتی دکتر جنیدی سیمرغ شاهنامه را نشانی از حکیمان دوران باستان می داند که در طول تاریخ رنگ افسانه گرفته است و اشاره می‌کند به اینکه علم سزارین نزد ایرانیان بوده است که همان ( رستم زایی ) است . که همین علوم به صورت موروثی انتقال یافته و در زمان آغاز شکوفایی تمدن اسلامی از دانش ایرانی به دانش اسلامی انتقال یافته است . در اینجا بد نیست به بخشی از آثار و علومی که ایرانیان در عهد شکوفایی تمدن اسلامی بنیان گذاران آن بوده اند اشاره ای شود . این علوم پس از ترجمه آثار دانشمندان عهد باستان ایران و یا با ذهنیت و خلاقیت دانشمندان ایرانی عصر تمدن اسلامی به وجود آمده است .

( زیج شهریاری ) کتابی است در نجوم که در زمان ساسانیان در عصر انوشیروان در ایران به زبان پهلوی نوشته شده بود و آن را (( ابوالحسن علی ابن زیاد تمیمی )) به عربی ترجمه کرد .

با توجه به این موضوعات باید گفت که ایرانیان به بسیاری از علوم و فنون آشنا بوده و بسیاری از این علوم و دانش ها و اختراعات ، برای اولین بار در جهان توسط ایرانیان انجام شده است و از ایران به دیگر کشورهای جهان انتقال پیدا کرده و تکامل یافته است .
با در نظر گرفتن این پیشینه ، به صورت محکم می توان گفت که نقش ایرانیان در تمدن درخشان اسلامی ، نقشی اصلی و محکم و انکار ناپذیر است و شاید هم بتوان گفت : اگر اعراب مسلمان ایرانیان را در کنار خود نمی داشتند به هیچ عنوان ، توان ساخت تمدن اسلامی را نداشتند . تأثیر مدیران ایرانی بر دستگاه اعراب و آگاه سازی آنان به انتقال و ترجمه متون باقیمانده از علوم ایرانی – هندی – سومری – یونانی – مصری و سپس مدیریت پس از آن باعث پایه گذاری تمدنی شد که خود مبدأ بسیاری دیگر از علوم گردیده این هم زمانی بود که اروپا درگیر مسایل و مشکلات ( خشکه مذهبی ) کلیسا بود .
مـعـمـاري ایران قـبـل از اسـلام
معـماري ايراني را بايد بطور صحـيح از اعـماق تاريخ ايـن سرزمـيـن کهـن مـورد بررسي قـرار داد. معـماري ايراني به شـش قـرن قـبل از ميـلاد مسـيح باز مي گـردد، که مـشـخـصات هـر دورهً معـماري را در دوره هاي مـخـتـلف تاريـخـي شـرح مي دهـيـم :
1- معـماري دوران ماقـبـل تـاريخ تـا زمان حـکـومت مـادهـا.
2- معـماري از زمان حکـومت مـادهـا تـا پـايان دوره حـکـومت سـاسـانـيـان.
در رابـطه با معـماري ايران، بايـد به خـوانـنـدگـان يـادآوري شـود، تـغـيـيـراتي کـه در رابـطه بـا هـنـر پـيـشـيـنـيان ايـران در معـماري داده شـده و نـحـوهً ساخـتمان سازي آن دوران. در سخـني کـوتاه مـي تـوان به : حکـاکـي بـر روي سـنگ، گـچکـاري، نـقاشـي، آجرکـاري، آئـيـنه کـاري، کـاشـي کـاري، مـوزائـيـک کـاري و ديـگـر کـارهـاي تـزئـيـني اشـاره کرد
کـلـبه هـاي ماقـبل تـاريـخ، شهـرهـا و قـصـبه هاي اولـيه، اسـتحـکـامات و دژهـاي نـظـامي، معـابـد و آتـشـکـده ها، مـقـبـره ها و آرامـگـاه هـاي بـزرگ، مـکـانهـاي عـظـيـم تـاريـخـي، سـدهـا و پـلـهـا، بـازارهـا، حـمام هـا، جـاده هـا، بـرجـهـا و مـنـاره هـا، ساخـتـمانهـاي مـذهـبـي و هـمچـنـيـن بـنـاهـا و يـاد بـودهـاي گـسـتـرده در کـشـور ايران. از ديگـر چـيـزهـاي مهـمي که بـرروي معـماري ايراني تـاثـيـر گـذار بوده است، شـرايط مهـم آب و هـوائي در فـلات ايران بوده است. بطور مـثـال سـبک معـماري در شـمال کـشـور و کـوهـپـايـه هاي ايران بـا سـبک معـماري در جـنـوب و کـوير ايران تـفـاوت دارد. اکـنـون با مصـادف شـدن بـا اطاعـات تـمام نـشـدنـي و حـيرت آوري کـه امـکـان آن در هـيچ کـشور ديـگـري نـيـست، نگـاهـي داريم گـذرا بـه معـماري ايراني.

زاغ تپه
يکي از قـديـمي ترين بـناهاي کـشف شده در فلات ايران مربـوط مي شود به بـناي رنگ شـده " زاغ تـپـه " در قـزوين. در تاريخ گـذشـته کـه مربوط مي شود به قـرن هـفـتم و اوايل قـرن شـشم قـبل از ميـلاد، بايـد بـسيار مورد رسيدگـي قـرار گـيرد که در آن زمان قـبل از تاريخ، چـگـونـه و با چـه وسائـلي اين بـنا را آراستـه کـرده اند. از اين بـنا بـراي جـمع شـدن و اجـتماعـات استـفاده مـي شده است.در اين بـنا از شومـيـنه براي گـرم کـردن ساخـتمان در فـصلهاي سرد سال اسـتـفاده مي شده است. هـمـچـنـين محـلي بـراي درست کردن کـباب داشـتـه است. هـمچـنـين اين ساخـتمان دو محـل براي نگـهـداري ابزارها و وسائـل، بعـلاوه اتاقـي کـوچـک که از آن به عـنـوان نـشـيـمن استـفاده مي کردند. ديـوارهـا بـوسـيله نـقاشـي از بـز کـوهـي تـزئـيـن شـده است. بـه احـتـمال خـيـلي زيـاد از اين مـکـان براي انجـام مراستم مـذهـبـي خـود استـفاده مي کـردنـد.

تـپـه سـيالک
تـپـه سـيالک در نـزديکـي کـاشان نـيـز يکي ديگـر از اين مکـانهـاي تـاريـخي است، که بـه قـرن شـشم و پـنجـم قـبل از مـيـلاد بـرمـي گـردد. اولين بار که مردم به منطقه سيالک رفـتـند، نمي دانستـند که چگـونه بايد خانه ساخت، و زير کـلبه هايي که با برگ درخـتان تهـيه شده بود زندگـي مي کردند. اما بزودي آنهـا فرا گـرفـتـند که چگـونه با گـل، خشت خام درست کرده و مورد مصرف در خانه سازي قرار دهـند. در قـرن چهـارم قـبل از مـيـلاد مسيح مردم سيالک بصورتي جامع شروع کردند به بنا نهادن بناهـاي جـديد، که بخوبي مشخص است. اين بناهـا بصورتي يکجا و توده، و تماما تهـيه شده از آجر خام بود. اين آجـرهاي اوليه کـه بـصورتي بـيـضـي شکـل تهـيه مي شد، در آفـتاب گـذاشته شده و خشک مي شدند؛ و بعـد از آن مورد استـفاده قـرار مي گـرفـتـند. معـماري اين دوره تـمام بـناهـا را با رنگ قـرمز تـزئـين کرده و تمام درهاي اين بـناهـا کوتاه و باريک بوده و قـد درها بـيشتر از 90 - 80 سانـتي مـتر نبود.

تپه حسنلو
تـپـه حسن در نزديکي دامغـان، تـپه ايلـبـليس در 72 کيلومتري کـرمان، و تـپه حسنـلو در آذربايجان غـربي از بـناهايي هـستـند که بوسيله حفاري هاي باستان شناسي از زير خاک بـيرون آورده شده اند. در حفاري هاي تپه حسنلو، سه بناي عـظيم کـشف شد که تمام آنهـا با نـقـشه اي يکسان درست شده بودند. اين بـناها به 1000 - 800 سال قـبل از مـيلاد مسيح بـرمي گـردند. تمام آنهـا داراي دروازهً ورودي ، حـياط سنگـفرش شده ، اتـاقـهـا و انـبار بوده اند . در معـماري تـپه حسنلو، ساختمانهـا بـنـظر از چوب بنا شده اند؛ مربع و بصورت برج با پـايه هاي چـوبي که بدون برش بصورتي عمودي از آنهـا بعـنوان پايه و ستون استـفاده شده بود. يکي از اتاقـهـا بصورتي سنگـفرش شده با خشت خام کشف شد. نکـته جالب توجه اينکه اتاقي ديگـر را که بعـنوان آشپـزخانه از آن استـفاده مي شده داراي جاهاي مخصوص با شومينه دور آنها بود.

معـبد چـغـازنـبـيل
يکي از معـماريهاي مهـم ايران مربوط است به قرن 13 قـبل از ميلاد؛ معـبد چـغـازنـبـيل ( 1250 قبل از ميلاد ) است که در کنار رودخانهً کرخه در استان خوزستان در جنوب ايران قرار گـرفـته است. اين معـبد بوسيله "هـونـتاش هـوبان" پادشاه ايلام بر روي خرابه هاي شهر باستاني "دور - آنـتـش" ساخته شده بود . اين معـبد نشانگـر اوج و شکوه معـماري در آن دوره است. اين بـنا بصورت چـهـارگـوش و به صورت يک ساخـتمان پـنج طبقه است، که هـر طبقه از طبقه قـبلي کوچکـتر است و نمائي بصورت مخروطي را نشان مي دهـد. معـبد اصلي در آخرين طـبـقـه ساختـه شده بود. موادي که در ساختمان اين معـبد بکـار رفـته است، بـيـشـتر از آجرهـاي پـخـته لعـاب دار هـمراه با ساروج بـسيار قـوي بوده است. گـنـبد غـربي معـبد چـغازنـبـيل که بصورتي ماهـرانه ساخته شده بود هـنوز هـم پس از گـذشت سـه هـزار سال از تاريخ آن بصورتي عـجـيب و حيرت آور در وضعـيتي خوب بسر مي برد. ساخـتـن طاقـهـاي هـلالي شکـل برروي راهـروهـا و پـلـکـان هـاي داخل معـبـد نـشـانگـر مـوفـقـيت فوق العـاده و شگـفت آور معـماري در ايران باستان است. چـيـزي که باعـث تعـجب و شوک بـسيار در معـماري چـغـازنبـيل است، اينکه ابـتـکار هـنـرمندان آن دوره در اخـتراع و ساختـن يک سيستم جديد که آب آشامـيدني ساخـتمان را تهـيه مي کرده است. آب تسويه شده بوسيله عبادتـگـران و پـرستـشگـران و ساکـنين آن منطقه مورد استـفاده قرار مي گـرفت.

هدف از ارائه ی این بخش آشنایی با معماری قبل از اسلام در ایران می باشد .در این مقاله به صورت مختصر ،جزئی از هر سبک معماری این دوره معرفی میشود .

معماری ايلام قديم
تا پيش از آمدن مادها و پارسها تا حدود يک هزار سال پيش از ميلاد ، تاريخ سرزمين ايران به تقريب منحصر به تاريخ ايلام بوده است.تنها اطلاع ما از معماری (به ويژه شکل معابد) از نقش مهرهايي است که از دوران اوليه ی ايلام به جای مانده و آن يک نقش برجسته مربوط به نينوا در آشوری متاخر است در اين نقش برجسته معبدی به صورت يک بنای مربع مستطيل بلند بر يک شالوده ی ايوان دار نشان داده شده، نمای جلوی دارای روزنه هايی بوده است. در قسمت پشت ممکن است پله هايی برای دسترسی به معبد وجود داشته است. در نمای آن دو چهار چوب در بلند ديده می شود که در سمت چپی را يک پرده ی نی ايی آنرا از نور آفتاب محافظت می کند. احتمالاً مدخل ورودی بوده است و در سمت راست شايد نمايی از يک در بوده است جالبترين ويژگی معماری اين معبد سه شاخ بزرگ است که در دو طرف ديوارهای معبد نصب شده است و اين ما را به يکی از عجايب ساختمان معابد ايلامی متوجه می سازد.آثار باستانی چغازنبيل در دشت خوزستان و در فاصله حدود سی کيلومتر در جنوب شرقی شهر شوش در کرانه ی غربی رودخانه دز واقعشده است اين آثار شامل زيگورات يا معبد عقليمی است که به وسيله ی او نقاش گال پادشاه مقتدر ايلامی برای خدای اينشوشيناک در حدود 1265 ق.م ساخته شده است.
زيگورات چغازنبيل کهن ترين اثر معماری ايرانی می باشد که دارای ابعاد و خصوصيات خيره کننده است و با اهرام مصر برابری می کند.

معماری ماد:
در حدود هزاره ی اول پيش از ميلاد بود که گروههايی از اقوام آريايی به ايران مهاجرت کردند. مادها در سده ی هفتم پيش از ميلاد به رهبری خشتريته (خراآورت) نخستين پادشاهی خود، پس از ايلاميها در اين سرزمين بنياد گذاشتند.بررسی هنر معماری ماد با کمبود مدارک موجود، کاری سهل و آسان نيست، قطعاً مادها هم مانند اسلاف خويش برخوردار از آثار معماری قابل بحثی بوده اند مويد اين مطب آثار بدست آمده از کاوش های اخير باستان شناسی تپه هگمتانه و همچنين معماری صخره ای است که از آنها به جای مانده است.
بر همين اساس معماری مادی شامل دو بخش می باشد:
الف) معماری صخره ای
ب) معماری معمولی
معماری صخره ای : ايجاد حفره و وسعت دادن آن، فضای مورد احتياج مثلاً خانه يا آرامگاهی ايجاد شود. حاصل اين عمل مبارزه جويانه ی انسان با کوه و صخره را که برای دستيابی به فضايی استوار و ماندگار انجام می شود، معماری صخره ای می ناميم. به عبارت ديگر معماری صخره ای از مصالح آزاد و معمولی ساختمان به وجود نمی آيد بلکه از
صخره ای طبيعی است و در جهت عکس معماری آزاد و معمولی عمل می کند آثار معماری صخره ای مادها اکثراً در نواحی غرب ايران (کردستان – آذربايجان غربی- کرمانشاه و همچنين در بخشی از خاک عراق (کردستان عراق) پراکنده است و اغلب جنبه ی مذهبی دارند.
معماری معمولی: معماری معمولی به اين آثار در محلهايی به نام تپه نوشيجان ملاير و گودين تپه و باباخان، تپه هگمتانه، زيويه و .... قرار دارند که در کاوش های باستان شناسی بدست آمده است.

معماری دوره ی هخامنشيان:
در حدود 560 سال پيش از ميلاد که دو دولت نيرومند آريايی يعنی ماد و پارس با هم موکلف کشتند امپراتوری بزرگ ايران به وجود آمد. اين واقعه زمانی رخ داد که کوروش
بزرگ نخستين شاه هخامنشيان نيای خود آستياک (اژی دهاک) فرمانروای ماد را از تخت پادشاهی به زير آورد. هنر ايران در دوره ی هخامنشی هنری است شاهی، و سرنوشتش با
سرنوشت شاهان هخامنشی پيوند خورد است و به اين دليل است که در زمان پادشاهی کوروش و داريوش اين هنر به اوج ترقی خود می رسد.مهمترين بناهای به جای مانده اين دوران کاخ های شاهی است. تاريخ ساختمان اين کاخ ها به اواسط قرن شش قبل از ميلاد باز می گردد. معماران هخامنشی از هوش و ذکاوتی سرشار بهره مند بوده اند. زيرا در آثار آنها اصولی رعايت شده که بعدها به عنوان اصول معماری ايرانی رعايت شده که بعدها به عنوان اصول معماری ايرانی معمول و مرسوم گرديد.حال به طور مختصر و اجمالی به معرفی تخت جمشيد يکی از مهمترين بناهای اين دوره ی معماری ايران می پردازم.

تخت جمشيد:
اين مجموعه ی ساختمانی در شهر مرودشت و در 45 کيلومتری شهر شيراز واقع شده است. بر کوهش خشن به نام کوه رحمت تکيه داده و مشرف است بر دشت پهناور وحاصلخيزی که اطراف آن را کوهها حلقه وار فرا گرفته اند.بی گمان نقشه ی کلی تخت جمشيد از پيش طرح ريزی شده است. سيستم کانال کشی و آبرسانی و مجاری فاضلاب که در سطوح مختلف متناسب با کاربرد دقيق قبلاً در سنگ کوه کنده شده دليلی است بر اين مدعا.
اگر بخواهيم مجموعه بناهای تخت جمشيد را فقط نام ببريم عبارت خواهند بود از:
1 – پلکان بزرگ
2 – دروازه بزرگ خشايار شاه معروف به دروازه تمام ملت ها مشاهده ی تصویر (دروازه ی
ورودی)
3 – راهی که مدعوين از آن می گذشتند
4 – پلکان شمالی کاخ آپادانا
5 – کاخ آپادانا
6 – پلکان شرقی آپادانا
7 – کاخ سه دروازه
8 – کاخ اختصاصی داريوش
9 – کاخ خشايار شاه مربوط به پذيرايی های رسمی
10 – تالار صد ستون و سومين قسمت کاخ خزانه شاهی
11 – تالار 99 ستونی (قسمت مزکزی خزانه) تالار تخت موقتی که به دستور داريوش ساخته
شد.
12 – انبارهای خزانه شاهی
13 – نمای جنوبی شکو که به طرف دشت است
ستون در معماری هخامنشی:
ستون که عنصر اصلی و اساسی بناهای دوران هخامنشی است. به علت سر ستونش که به شکل سر حيوان ساخته می شده از مجموعه ترکيبی عناصر ديگر ساختمان های تخت جمشيد بيرون نمی ماند و نقش مهمی را در معماری اين مجموعه به عهده دارد.
نقش برجسته در تخت جمشيد:
ترکيب نقش برجسته در تخت جمشيد بر مرحله ی کمال زمان خود رسيده است و معماری ايرانی برای ايجاد تنوع همچنين پرهيز از بيهودگی، ديوارها و طارمی ها را به بهترين نحو
ممکن با نقوش برجسته آرايش داده است.

تیسپون و طاقهای کسری یا مدائن پایتخت امپراتوری ایران زمین
تیسپون پایتخت بزرگ ایران در سالهای شاهنشاهی اشکانی و ساسانی بوده است که توسط مسلمانان صدر اسلام ویران گشته است . تاریخ نگاران این بنای بی سابقه و هنر معماری بکار رفته شده در این کاخ ایرانی را در جهان بی مانند دانسته اند . این شهر بیشتر اقامتگاه زمستانی شاهنشاهان امپراتوری ایران بوده است . تیسفون در 32 کیلومتری جنوب شرقی بغداد قرار گرفته است . ریشه تیسپون نامی ایرانی است که بعدها به سبب عظمت و بزرگی اش که توسط خسرو نوشیروان آباد گشته بود و مرکز تجاری آن روزگار شده بود تازیان نام مدائن به معنی شهرها را به آن دادند . اشکانیان نیز بناهای بزرگی در آن ساختند . اعراب نوشته اند پس از فتح تیسپون به هر سرباز اسلام مبلغ دوازده هزار درهم رسید . خرابه های تیسپون از 1.5 کیلومتری دهکده سلمان پاک آغاز می شود که شهر سلمان فارسی نامیده شده است . در سال 1888 میلادی بسیاری از این کاخ های باستانی ایرانی فروریخت زیرا آنجا را محل عبور و مرور مصالح ساختمانی کرده بودند . در جنوب آن شهر "اسفانبر" قرار دارد که آرامگاه نوشیروان دادگر آنجا واقع شده است . زیرا بنا به پند نامه خود نوشیروان فرمان داده بود جسدش را در آنجا به خاک سپارند . قصر دیگری به نام الابیض از دوره اشکانی نیز آنجا بود که در دوره خلافت ننگین سرکرده های عرب ( مکتفی 295 , 289 هجری ) ویران شد . طاق کسری از بنهای باشکوه تاریخ بوده است که طول آن 365 متر و عرض اش 275 تخمین زده شده است . که در وسط ویرانه های مدائن قرار گرفته است . در نامه پهلوی شهرستانهای ایران آمده است ابوجعفر المنصور یکی دیگر از خلیفه های ننگین تازیان بربر در تاریخ ذیحجه 136 هجری پس از روی کار آمدن بسیاری از بناهای تیسپون را با خاک یکسان نمود تا قانون اسلامی را آنجا پیاده کند زیرا در سالهای نخست صدر اسلام آمده است که هر بنا و هر قانونی به جز اسلام مخالف خدا است و بایستی ویران شود زیر در قرآن همه آنها آمده است و هر بنای جز بناهای اسلامی شرک و گناه محسوب میشود . در زمان رهبری صدام ملعون نیز هیچ ایرانی نمی توانست از این مکان باستانی دیدن کند فقط به این دلیل که عراق روزگاری متعلق به ایران بوده و آثارش به جای مانده است . تخت جمشید و مقبره مادر سلیمان نامهایی است که ایرانیان بر مکانهای باستانی شان گذاشتند تا از دست ویرانگر عرب به دور به ماند . جمشید در نزد اعراب هم ارج و قربی داشته و تاریخش همیشه با بزرگی آمد است . به همین جهت شهر پارسه داریوش بزرگ به تخت جمشید تغییر نام پیدا میکند . یا آرامگاه کوروش بزرگ به نام مقبره مادر حضرت سلیمان تغییر نام می دهد تا از ویرانی اعراب رهایی یابد . نمونه های بسیاری از این فجایع موجود است . تخت سلیمان نیز نامی ساخته شده برای آتشکده بزرگ آذرگسب است که مردم منطقه آذربایجان این مکان ارزشمند را به تخت حضرت سلیمان تغییر نام میدهند و . . .
احمد ابن ابی یعقوب در کتاب البلدان می گوید : در روزگار پیش از اسلام در دوران خسروها عجمان شهری بزرگ در میان شهرهای عراق بنا کرده بودند به نام مدائن ( جمع مدینه به معنی شهرها ) که تا بغداد هفت فرسخ راه بود . ایوان خسرو نوشیروان همانجاست . این مکان پس از نوشیروان محل پادشاهان ایران بود .

ابواسحق ابراهیم اصطخری در کتاب مشهور مسالک و ممالک نوشته است مدائن امروزه شهری است ویران و کوچک که در گذشته سخت عظیم بود . از بغداد تا آنجا یک مرحله است و هنوز آرامگاه پادشاهان ایران آنجاست . ایوان کسری آنجاست که با سنگ گچ بنا شده است . در گذشته در جهان هچ بنایی عظیم تر از آن نبوده است .

در کتاب مشهور مروج الذهب مسعودی اینگونه آمده است : خسرو انوشه روان شاهنشاه ساساني پس از مراجعت به عراق به سوي تيسفون پايتخت امپراتوري ايران رفت .
سپس سفرا و وزيران كشورهاي منطقه را به حضور پذيرفت و آنان را دعوت رسمي نمود تا از نخستين كاخ سفيد دنيا و باشكوه ترين ابنيه آن روزگار ديدن كنند . که همگان از این ابنیه باشکوه تاریخ شگفت زده شدند . يكي از آنان فرستاده قيصر روم بود كه مشغول تماشاي تيسپون مدائن بود كه ناگهان به نزد شاهنشاه ايران رفت و چنين گفت .
من از اين معماري باشكوه شگفت زده شده ام ولي فقط مشكلي در ميدان اصلي كاخ مي بینم كه اين يك نقص اساسي به حساب می آید چرا آنرا برطرف نکردید ؟
شاهنشاه ايران لبخندي زد و چنين گفت : در آن مكان خانه پير زني بود كه حاضر به فروش خانه خود به دولت نشد و چون شاه نخواست كه به پيرزن ستم روا دارد آن خانه را به همان حال رها كردیم .
فرستاده قيصر روم اينگونه پاسخ داد : به خداي كه اين نقص بهتر از هزاران كمال است .

طاق گرا یادگار شاهنشاهان ساسانی
تاق گرا یادگار تمدن ساسانی می باشد که به گفته تاریخ نگاران مقبره یکی از شاهنشاهان آن روزگار است که در اطراف قصر شیرین قرار دارد . عده ای دیگر بر این باور هستند که این مکان یک چاپارخانه مرزی بوده است . این بنا یکی از شگفتی های معماری تاریخی کهن ایران است که شوربختان مانند دیگر آثار باستانی رو به نابودی قرار دارد . باتوجه به ثبت رسیدن این اثر تاریخی ایران در لیست آثار ملی در پیش از انقلاب ولی امروزه بدون محافظ و نگهبان رها گشته است و متاسفانه داخل آن محل آتش روشن کردن مردمان محلی شده است . این محل به صورت یک قلعه کوچک با کنگره های طراحی شده در حدود 1500 سال پیش بنا گشته است .

قلعه بابک خرمدين
قلعه بابک در شهر کليبر واقع در صدوپنجاه و پنج کيلومتري شمال شرقي تبريز بر فراز قله اي کوهستاني به ارتفاع 2300 تا 2700 متر بالاتر ز سطح دريا واقع شده است که با نامهاي جمهور و بذ مشهور است . از آثار معماری شگفت انگیز این دژ مستحکم نطامی که در مکانی بسیار بلند قرار گرفته ( به طوری که فتح قله چنیدن ساعت به طول می انجامد ) میتوان اظهار داشت که این بنا در دوره پادشاهی اشکانیان بنا نهاده شد و خصوصا در زمان ساسانیان از آن بهره بردند . ولی در قرن های دوم و سوم توسط ایرانیان اصیل آن زمان بازسازی و مرمت شد و دژ بابک نام گرفت . شهرت اصلی آن برای مبارزات 22 ساله خرمدینیان با خلفای کشتارگرعباسی و پایه گذاری نهضت سرخپوشان یا خرمدینیان می باشد . نهضتی که جاودانه ماند و درس بزرگی به تک تک ایرانیان داد تا زیر یوق هیچ فرهنگی نرودند و تنها ایرانی بمانند و با فرهنگ ایرانی از دنیا بروند . خصوصا مبارزه و ایستادگی در برابرفرهنگ بربریت و غیر متمدن اعراب که ریشه به تیشه این مرز و بوم زده بودند را به ما آموخت . قلعه بابک در سال 1345 با شماره 623 در لیست آثار ملی , تاریخی و فرهنگی ایران ثبت شد و مرمت آن از سال 1376 توسط اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی آغاز گشت . چند سالی است که برای احترام به این سردار بزرگ تاریخ ایران مراسم باشکوهی برگزار میشود . امسال نیز با حضور عده کثیری از هم وطنان با وجود محاصره نظامی سپاه پاسداران و بسیج ( جهت مبارزه با هرزه گان بیگانه پرست پان ترکیسم ) این مراسم اجرا شد . پان ترکیسم مزدورانی هستند که از طرف چند کانال ماهواره ای در آمریکا بر ضد ایران تحریک می شدند و دم از استقلال , داشتن پرچم مستقل , زبان رسمی ترکی و . . . میزدند . این گروهک های ضد ایرانی توسط رهبر معدومشان سید جعفر پیشه وری مزدور و عامل روس قدرت گرفت ولی با هلاک شدن وی قسمت بسیاری از این گروهک ضد ایرانی متلاشی شد . این افراد با انگشتان دست خود شکل یک گرگ را به یکدیگر نشان میدادند تا به اصلاح متحد شوند و پلاکاردهایی را با زبان ترکی استانبولی با خود حمل میکردند . در مکانی که سرداری همچون بابک تلاش برای یکپارچگی ایران نمود , تلاش برای نابودی فرهنگ عرب از ایران نمود , تلاش برای بازگرداندن هویت ایرانی نمود و جانش را برای این راه داد حال عده ای از فرصت استفاده نمودند و قدم در راه ضدیت با فرهنگ ایرانی و متلاشی شده اتحاد "کرد و ترک و فارس و خوزستانی و آذری . . . " کردند . بابک سرداری ملی و منطقه ای است و متعلق به همه ایران زمین است . جای دارد مسئولان کشور هرگونه افراد این گروهک ضد ملی را سرکوب کند و آنان را برای همیشه از این سرزمین کهن ریشه کن نمایند .

محوطه باستانی و مقدس پاسارگاد
پاسارگاد 78 کیلومتر مانده به شهر شیراز قرار دارد . متاسفانه این مجوعه ارزشمند هنوز بعضی از راه هايش خاکی میباشد و بدون محافظت جدی قرار گرفته است . پاسارگاد در سال 1383 خورشیدی برابر با سال 2004 ترسایی بر اساس مصوبه سازمان جهانی یونسکو در لیست آثار ارزشمند جهانی قرار گرفت . یونسکو بر اساس چهار بند این مجموعه کم نطیر را به لیست آن سازمان اضافه نمود پاسارگاد نخستین نشانه بارز معماری سلطنتی و پادشاهی هخامنشیان است . پایتخت شاهنشاهی پاسارگاد را , کورش بزرگ با مشارکت مردمان گوناگون امپراطوری خود که با تلاش فراوران کسب کرده بود ساخت . این حرکت را یونسکو به صورت یک حرکت بنیادی در تحول هنر و معماری کلاسیک ایران درآمد میشناسد . محوطه باستانی پاسارگاد دارای کاخهای عظیم , باغهای سلطنتی و آرامگاه کورش بزرگ بنیان گذار سلسله شاهنشاهی هخامنشیان و یادبودی استثنایی از تمدن ایران می باشد . مجموعه چهارباغی پادشاهی ایران که در پاسارگاد بنیاد گذاشته شد به صورت نماد سمبلیک و مادر تمام این گونه معماری های در آسیای غربی در آمده است نام گرفته است . پاسارگاد نه تنها متعلق به کورش بزرگ است بلکه قدمت آن به دوران مادها باز میگردد و دارای عمری بالغ بر 3000 و اندی سال میباشد که یونسکو آنرا اثری شگفت انگیز جهانی نامیده است .

آرامگاه ابدی کورش بزرگ
این بنا در بدو يورش اعراب به ایران به دلیل عظمت شگفت انگیز آن که هنوز بعد از گذشت 2500 سال پابرجاست تغییر نام گرفت و به مقبره مادر سلیمان مشهور گشت تا از دست ویرانگر اعراب نجات یابد . ولی در سال 1820 ترسایی با کمک باستانشناسان خارجی مقبره کورش بزرگ شناخته شد . این بنا به صورت اتاقی با سقف شیب دار ساخته شده است که به روی سکوی سنگی طبقه دار ( شش طبقه ) قرار گرفته است و کالبد کورش بزرگ در طبقه هفتم ( که عدد هفت همیشه نشان از تقدس داشته است ) قرار گرفته است . مساحت قاعده آن 164.2 متر مربع است . اتاق آرامگاه دارای ابعاد 6.4 در 5.25 متر است .کالبد کورش نامدار به روی بالاترین طبقه آن قرار گرفته است که در گذشته داخل تختی زرین گذاشته شده بوده است . قطر دیوار اتاق 1.5 متر و درب وروی آرامگاه به طرف شمال غربی است . سنگهای به کار رفته شده در آن بسیار عظیم است که بعضی از آنان تا 7 متر درازا دارد و ارتفاع آن تا 11 متر می رسد . آرامگاه در گذشته در وسط باغهای سلطنتی محصور بوده است . کالبد کورش پس از کشته شدن در جنگ با سکاها در درون تخت زرین همراه با اشیای مهم سلطنتی وی قرار گرفت که پس از حمله اسکندر مقدونی به ایران درب آرامگاه شکسته شد و تمام اشیای آن به غارت رفت . به گفته تاریخ شناسان ابن مکان سالهای متمادی مکانی مقدس برای ایرانیان بوده است به طوری که اکثر پادشاهان ایران در آنجا تاجگذاری می نمودند هم اکنون نیز این مکان از مکانهای شگفت انیگز جهان است به طوری که یکی از باستان شناسان فرانسوی پس از بازدید از این مکان گفت خدا را سپاس میگویم که بالاترین افتخار را نصیبم نمود تا آرمگاه ابر مردی که در دوران جهالت و کشتار بشریت حقوق بشر و دموکراسی را پایه گذاشت ببینم .

کاخ دروازه انسان بالدار معروف به کاخ کورش بالدار
این کاخ که یکی از ارزشمند ترین اسناد تاریخی ایران محسوب میشود متاسفانه بدون رسیدگی و حتی بدون آسفالت رها گشته است . توریست های بسیاری برای دیدن از نقش برجسته کورش بزرگ که به صورت فرشتگان آسمانی حک شده است به آنجا میروند . این کاخ 726 متر مربع وسعت دارد . تالار اصلی کاخ دارای هشت ستون به ارتفاع 16 متر است . زیر این ستون ها از سنگهای مرمر سیاه ساخته شده است که هم اکنون برای محافظت از آن از کاهگل پوشیده شده است . سنگ تنومندی که نقش کورش بالدار را در خود دارد, تصویر این پادشاه را با تاجی مصری , متشکل از مخروط با قرص خورشید و در میان دو شاخ دو مار کبری بر سر تاج خود نشان میدهد . این تصویر تمام حدسهای که ذوالقرنین را که در قران فرستاده خدا نامیده است و بعضی ها آنرا به اسکندر گجستک که ویرانگر بزرگ تاریخ بوده است و به او لقب داده بودند , باطل کرد . در بالای این نقش ارزشمند کتیبه ای با این مضمون : " من هستم کورش شاه هخامنشی " نقش بسته بود که متاسفانه در سالهای 1864 تا 1880 میلادی شکسته شد و از ایران خارج گشت . این نقش را دانشمند مشهور هندی به نام "مولانا ابوالکلام آزاد" همان ذوالقرنین قرآن نامید که در آن خداوند کورش را شاهی جهانگیر , دادگستر و صاحب حکمت نامیده است و فرستاده خداوند خطاب کرده است تا صلح را در میان بشریت گسترش دهد . بدون تردید اسکندر گجستک که دست به کشتارهای وسیع و نابودی کتابخانه های و ویرانی شهرها زد را نمیتوان فرستاده خداوند نامید . تورات نیز بارها از بزرگی کورش و عظمت وی نامبرده است . این افتخار من و توی ایرانی است که زرتشت که تنها دین دموکرات بشریت شناخته شده است و کورش بزرگ که اولین بنیانگذار حقوق بشر است از ایران ظهور کردند و یا آئین میترا که روزگاری اروپا را در بر گرفته بوده و یا آئین مزدک و مانی که روزگاری به دنیا راه یافت

کاخ دروازه ملل در پرسپولیس
امپراتوری ایران آزاد که توسط کورش بزرگ بنا نهاده شد با پادشاهی داریوش کبیر وسعت چشم گیری گرفت . این امپراتوری بر پایه احترام به اقوام و ملتهای گوناگون پایه گذاری شده بود و ادیان در آن آزادی کامل داشته اند . این محاسن این امپراتوری را به بزرگ ترین و باشکوه ترین امپراتوری متمدن و منظم تاریخ جهان تبدیل کرد . به همین دلیل داریوش بزرگ تصمیم به ساخت کاخهای عظیمی گرفت که در شان و شخصیت این امپراطوری بزرگ منطقه باشد و جاودانه برای آیندگان بماند . پرسپولیس 55 کیلومتر مانده به شیراز واقع شده است . در بدو ورود به کاخهای پرسپولیس شاهد دروازه ملل می شویم . در منطقه نخست این کاخ شاهده سکوهای سنگی می باشیم که برای انتظار پادشاهان کشورهای دیگر منطقه تعبیه شده است . رهبران و پادشاهان کشورهای گوناگون در انتظار می ماندند تا پس از کسب اجازه برای ملاقات با پادشاه ایران وارد کاخ شوند . پس از ورود به مجموعه پرسپولیس وارد یک درگاه بزرگی میشویم که یک راه منشعب به کاخ صد ستون و دیگری به کاخ آپادانا میشود . سقف کاخ به ارتفاع 16.5 متر بر چهار ستون تنومند استوار بوده است . دو گاو عظیم الجسته به سوی دشت و دو ابوالهول با سر انسان و بال عقاب و بدن گاو در جرزهای درگاه شرقی کاخ قرار گرفته است که به سه زبان عیلامی , فارسی باستان و بابلی در بالای آن به این شرح نوشته شده است : {من هستم خشیارشا , شاه شاهان , یگانه شاه بسیاری , یگانه فرمانروای بسیاری , و هر آنچه کردم به یاری اهورامزا بود . که اهورامزدا هر آنچه کردم در اینجا بپاید . این بارگاه همه ملتها را من به خواست اهورامزا ساختم . ساختمانهای خوبی را در پارسه ساختیم که پدرم بنای آن را گذاشت که همه را به تائید اهورامزا ساختیم . }
دژ ایزدخواست
یکی دیگر از آثار تاریخی دوران ساسانی، دژ باستانی ایزدخواست و آثار تاریخی مربوط به آن است. این آثار که در راه اصفهان به شیراز، در 41 کیلومتری جنوب اصفهان واقع شده، شامل قلعه،‌ آتشگاه، پل، ‌کاروانسرا و سد نزدیک آن است. سد ایزد خواست (یزد خواست‌) در ده کیلومتری جنوب دهکده یزد خواست قرار گرفته و درازایش 65 متر و پهنای آن نزدیک 6 متر است. از ویژگی های این بند که تنها بخشی از آن برجای مانده است، ‌آن است که این سد از نوع قوسی بوده است. سد یزد خواست که می توان آن را نخستین بند قوسی جهان دانست از بناهای دوره ساسانی است. مصالح ساختمانی سد شامل سنگ لاشه و ملات گچ و ساروج و نمای آن از سنگ تراشیده با اندود ساروج است. چنان که پیداست این بند برای جمع کردن آب های بهاری و جلوگیری از جریان سیل در منطقه ایزد خواست ساخته شده بوده است
- سد قلعه رستم، در 33 کیلومتری شمال شوشتر بر روی کارون که دارای سه دهنه بزرگ از بالا به پایین بوده است. نهری را که از این سه سد آب می گرفته، نهر "جوی بند" و یا "دیم چه" می گفته اند. درازای این نهر آبیاری 18 کیلومتر بوده است
ـ سد شعیبیه، که در 24 کیلومتری جنوب غربی شوشتر و بر روی رودخانه دز ساخته شده بوده است
ـ سد کارون، که در 8 کیلومتری شمال اهواز قرار داشته است
- سد عجیرب، که در 36 کیلومتری شوشتر روی رودی با همان نام احداث شده است
ـ سد کرخه، این سد در 15 کیلومتری شمال حمیدیه واقع بوده و پیش تر به آن سد نهر هاشم می گفته اند
ـ سد ابوالعباس، در 18 کیلومتری رامهرمز واقع است و از سه دهانه تشکیل می شده است
ـ سد ابوالفارس، در جنوب شرقی رامهرمز
ـ سد جراحی، در 29 کیلومتری جنوب رامهرمز
......................................................................................................................................................................................................................................................
...............................
یزدگرد چهارم ساسانی
...............................
...............................
 
 
04-07-2010, 07:50 PM
ارسال: #2
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
بهرام که گور می گرفتی همه عمر ديدی که چگونه گور بهرام گرفت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
 
04-08-2010, 01:07 AM (آخرین تغییر در این ارسال: 04-08-2010 01:08 AM توسط ابومسلم.)
ارسال: #3
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
از خویشمان چیزی به خوبش افتاد.... آوخ "شبان" از گرگ پیش افتاد
جناب عزیزاللهی
..........................................
وقتی که به تالار عطا کردید پر ارزش یزدگرد

گیرم که دس نوشته های قبیله ما را
حریق ندانستن بلعیده باشد ،
با سرود پیش مرگان پای گاهواره چه خواهی کرد !
 
 
04-08-2010, 02:48 PM
ارسال: #4
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
ابو مسلم مشکل شما من نيستم , مشکل شما طرز فکرتان هست هر چند برای من فرق نمی کند به بهشت برويد يا جهنم , چند آيه ضمينه می کنم شايد کمکتان کند که راهتان را بهتر انتخاب کنيد , چون رسم روزگار هست يک بام و دو هوا نمی شود مگر برای منافق ,اميدوارم از آيه ها استفاده ببريد .

سوره الاسراء

مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا «18»
هر كس [ همواره ] دنياى زودگذر را بخواهد [ چنين نيست كه هر چه بخواهد بيابد بلكه ] هر چه را ما براى هر كه بخواهيم ، به سرعت در همين دنيا به او عطا مي كنيم ، آن گاه دوزخ را در حالى كه نكوهيده و رانده شده از رحمت خدا وارد آن مي شود ، براى او قرار مي دهيم . « 18»

وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا «19

و كسانى كه آخرت را در حالى كه مؤمن هستند بخواهند و با تلاشى كامل [ و خالصانه ] براى [ به دست آوردن ] آن تلاش كنند ، پس تلاششان به نيكى مقبول افتد [ و به آن پاداششان دهند . ] « 19»

كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا «20»
هر يك از دو گروه دنيا طلب و آخرت خواه را [ در اين دنيا ] از عطاى پروردگارت يارى دهيم ، وعطاى پروردگارت [ در اين دنيا از كسى ] ممنوع شدنى نيست . « 20
 
 
04-08-2010, 04:08 PM
ارسال: #5
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
بنام اهورامزدا

آقای عزیزالهی
اگر دقت میکردید که نکردید موضوع مورد بحث تمدن ایران و دانشمندان ایرانی است نه بحث همیشگی شما آیات توحیدی و مشرکین و منافقان و تهمت های وارده .
من سعی میکنم در تالار یک بحث جدید برایتان در همین راستا مطرح کنم که بتوانید آنجا فعالیت کنید

چنان دین و دولت به یکدیگرند """" تو گویی که از بن ز یک مادرند
چو دین را بود پادشه پاسبان """" تو این هردو را جز برادر مخوان

""""""گفتار نیک"""" پندار نیک""""کردار نیک"""""""
 
 
04-08-2010, 04:35 PM (آخرین تغییر در این ارسال: 04-08-2010 04:39 PM توسط Mohammad Azizollahei.)
ارسال: #6
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
پنج دانشمند ايرانی قبل از اسلام نام ببريد با ذکر کشفيات ثبت شده آنها
شما هم يزدگرد مشکل با خودت , ابو مسلم را نميبينی ؟ من جواب او را دادم فهميدی . دومأ حکايت گرفتن دزد را اگر می خواهی دوباره برات تکرار کنم ؟
 
 
04-08-2010, 05:00 PM
ارسال: #7
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
درود بر یزدگرد ساسانی
بنده باعث شدم که مطلب شما به انحراف رود مقصدم این نبود در جواب فرمیشات وتحقیق شما در رسای دوستان تنها این به ذهن بنده میرسد که حرفی ندارند وآخرین سنگر راسکوت اختیار کرده اند

گیرم که دس نوشته های قبیله ما را
حریق ندانستن بلعیده باشد ،
با سرود پیش مرگان پای گاهواره چه خواهی کرد !
 
 
04-08-2010, 05:53 PM
ارسال: #8
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
بنام اهورا مزدا
درود بر دوست و برادر عزیزم ابومسلم با اینکه در دین و اعتقادات دینی یکسان نیستیم
چه شما در این بحث شرکت میکردید و چه نمیکردید این افراد بحث را منحرف میسازند . چرای آنرا هم خودتان بهتر میدانید . در هر حال سپاسگزارم از شما.

چنان دین و دولت به یکدیگرند """" تو گویی که از بن ز یک مادرند
چو دین را بود پادشه پاسبان """" تو این هردو را جز برادر مخوان

""""""گفتار نیک"""" پندار نیک""""کردار نیک"""""""
 
 
04-08-2010, 06:23 PM (آخرین تغییر در این ارسال: 04-08-2010 06:32 PM توسط ایمن.)
ارسال: #9
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
آقایان و خانمها

بعد از اینکه در آن مبحث دیگر آقای یزدگرد از اثبات وجود کتاب و دانشمند درایران قبل از اسلام ناتوان ماند، حال به رد شبهات دروغ کتاب سوزی مسلمین(درایران و مصر) ،می پردازم.
درباره این دروغ،محققان بسیاری تحقیق کرده و نادرستی وکذب آن را اثبات کرده اند:
از آنجایی که طرح شبه در چند جمله مختصر امکان پذیر بوده اما رد شبهه معمولاً به توضیح و تفصیل نیازمند است،ازاین رو این جوابها درچند بخش خدمت شما تقدیم میگردد.امیدوارم طالبان حقیقت به دور از پیشداوری و با رعایت انصاف این مطالب را به دقت پیگیری کرده تا سر و ناسره جدا گردد..(در بیشتر مطالبی که خواهم آورد،از نوشته های محققین نقل قول خواهم کرد):
بخش اول:
(منقول)
در برابرآن همه علاقه و اهتمامی كه مسلمین به ترویج دانش و حفظ كتاب و بوجود آوردن كتابخانه داشته اند و همین امر موجب پیدایش چنین تمدن شكوفا و درخشنده اسلامی شده، از مخالفان اسلام، شنیده می شود كه:
مسلمین صدر اول آنچه كتاب غیر اسلامی (قدیمی) می یافتند آتش می زدند و از آن جمله به دستور عمر، خلیفه دوم، عمر و عاص كتابخانه اسكندریه را كه به امر "پطولوماوس فیلادلفوس" پادشاه اسكندریه پدید آمده، سوزانده است و نیز سعد بن وقاص به دستور وی كتابخانه ایران را طعمه حریق ساخته است.
"نخستین كسی كه این ادّعای دروغ آتش زدن كتابخانه اسكندریه را كرده، "عبداللطیف بغدادی" متوفی به سال 629 است. وی در كتاب "الافاده و الاعتبار" ضمن گفتگو از "ستون سواری" می نویسد:
" در همین موضع كتاب خانه ای بوده كه عمر و عاص به فرمان عمر آنرا سوزانده است".
و بعد از او "ابن قفطی" متوفی به سال 646 در كتاب "تراجم الحكماء" همین قضیه را نقل می كند.
و در همان عصر ابن قفطی، دانشمند دیگری به نام "ابوالفرج مالطی" معروف به "ابن لعبری" مسیحی همین ادّعا را با عباراتی دیگر در كتاب "مختصر الدّول" آورده است.
بعد از این هر كس كه از آتش زدن كتابخانه اسكندریه، سخن به میان آورده، از این سه مورخ كه در قرن هفتم مقارن باجنگهای صلیبی، می زیسته اند، نقل كرده و بیش از آنها هیچكس از آن بحثی به میان نیاورده است".
نظرات مورخان در باره نادرستی این اتهام
امّا مورخان اسلامی و غیر اسلامی این نسبت را ناروا و تهمتی كه به منظور بی اهمیت جلوه دادن اعمال صلیبیان در مورد آتش زدن كتابخانه سه میلیون جلدی اسلامی طرابلس و غیره طرح شده می دانند و برای اثبات نظریه خود دلائل زیر را ارائه می دهند.
1- اینكار با روح اسلام كه می گوید: "الحكمه ضّاله المومن فخد الحكمة و لو من اهل النّفاق" حكمت گمشده مومن است پس آنرا فرا گیرید هر چند از منافقان باشد" مخالف است. اسلامی كه در جنگ بدر دستور می دهد: هر اسیری كه ده نفر را خواندن و نوشتن بیاموزد آزاد است، و عظیم ترین كتابخانه های جهان را در شرق و غرب سرزمین اسلامی بپا كرده، چگونه كتابخانه مملوّ از انواع كتب را می سوزاند؟
2- اگر این نسبت واقعیت می داشت چرا مورخان پیش از قفطی و عبداللطیف و ابوالفرج كه تمام جزئیات تاریخ اسلامی را نوشته اند مانند یعقوبی، ابن سعید، ابن عبد الكریم، بلاذری، طبری، كندی، ابن اثیر و ... وهمچنین بسیاری از مورخانیكه بعد از آنها تاریخ نوشته اند اعمّ از مسلمان و غیرمسلمان، حتی نامی از آن نبرده اند؟ حتی "اویتخا" متوفی به سال 228 و "یوحنّا" اسقف نقیوس كه بهترین تاریخ را در باره مصر نوشته اند، هیچ اشاره ای به چنین حادثه ای در اسكندریه مصر نكرده اند.
3- یحیی نحوی، اصلاً سی یا چهل سال پیش از فتح مصر، از دنیا رفته بود و سوزاندن كتابخانه اسكندریه كه قهرمان داستانش یحیی است، بكلی بی اساس و جعلی است.
4- كتابخانه اسكندریه، كه می گویند سیصد هزار جلد كتاب داشته، ابتداء در حمله ژول سزار در تاریخ 48 پیش از میلاد، طعمه حریق گردید و بار دیگر در سال 391 میلادی، وسیله تئودوسیوس امپراطور قسطنطنیه، دستخوش حریق شد. بنابراین هنگام فتح مصر، اثری از این كتابخانه باقی نمانده بود تا سوخت همه حمام های شهر را بفرمان خلیفه، تامین نماید!!!
5- بر فرض هم كتابخانه اسكندریه تا دوره فتح اسلام باقی مانده باشد، مانعی نداشت كه رومیان در مدت صلحی كه با مسلمانان داشتند آنرا به قسطنطنیه منتقل كنند، زیرا عمر و بن عاص به آنان اجازه داده بود هر چه را می توانند با خودشان ببرند و برای نقل یك، بلكه چند كتابخانه، وقت و وسیله كافی داشتند و اگر چیزی بود، برده بودند.
6- بی شك در میان چنان كتابخانه ای كتاب های لاهوتی و مذهبی فراوانی وجود داشته است و اسلام هیچگاه اجازه سوزاندن كتاب های مذهبی اهل كتاب را كه معتقد است "فیها هدیّ و نورّ"(آیه قرآن)، نمی دهد. بعلاوه اگر چنین عملی از مسلمین سر می زده، مسیحیان آنرا با بوق و كرنا بر ملا می كردند و نمی گذاشتند تا قرن هفتم مسكوت بماند. حال آنكه تا این دوره حتّی مسیحیان چنین ادّعایی نكرده بودند.
و اما خبر جعلی آتش زدن كتابخانه ای در ایران را نیز تا قرن یازدهم، هیچ مورخی مسلمان و غیر مسلمان، از آن بحثی به میان نیاورده و برای نخستین بار، در این قرن، مصطفی بن عبدالله معروف به حاجی خلیفه، متوفی به سال 1067 در كتاب" كشف الظنون" چنین ادّعائی مربوط به قرن ها قبل از خودش!! نموده است و بسیار روشن است كه در اینگونه مسائل نمی شود به این نوع تواریخ بی اساس تكیه كرد و اگر آتش زدن كتابخانه ای در ایران بدست سعد وقّاص، اساسی داشته، چطور در طول یازده قرن، از سوی مورخان اسلامی و غیر اسلامی، هیچ اشاره ای بدان نشده و ناگهان در قرن یازدهم توسط یك مورّخ درجه چندم كشف شده است!!
ونباید این را فراموش کرد که در دوره ساسانی، پادشاهان ایران، هیچ كتابخانه عظیم و جهانی را تشكیل نداده بودند.
"با توجه به نكات فوق، نسبت كتاب سوزی به مسلمین پس از گذشتن شش قرن در مورد كتابخانه اسكندریه و پس از ده قرن در مورد كتابخانه ایران، قطعاً بدون مدرك و نادرست بوده و دشمنان اسلامی برای توجیه اعمال ننگین صلیبیان و مغولان كه كتابخانه های اسلامی را سوزانده و نابود كرده بودند، این خبر را جعل كردند. چند مورّخ یاد شده نیز بدون توجه به مقاصد شوم آنان و از بین رفتن قبح كتاب سوزی در اثر اعمال صلیبیان و غیره، از آن منبع نقل كرده اند، و بعدها هم آن منبع از بین رفته است".

"جواهر لعل نهرو" نخست وزیر سابق هندوستان در باره ناروا بودن این نسبت چنین می نویسد:
"نقل می كنند، كه عربها كتابخانه معروف اسكندریه را در مصر آتش زدند، اما اكنون جعلی بودن این داستان روشن است. عربها بیش از آن كتاب را دوست می داشتند كه به چنین رفتاری بپردازند. ممكن است تئودوسیوس امپراطور قسطنطنیه، مسئول نابودی این كتابخانه یا لااقل قسمتی از آن باشد. یك قسمت این كتابخانه سابقاً هنگام جنگ و حمله ژولیوس سزار سردار معروف رومی از میان رفته بود. تئودوسیوس امپراطور قسطنطنیه هم كه مسیحی متعصبی بود كتاب های غیر مسیحی یونانیان را كه در باره اساطیر و افسانه های مذهبی خدایان قدیمی یونان بود، دوست نمی داشت و گفته می شود كه او این كتاب ها را به عنوان سوخت حمامهایش بكار می برد ".
"ژوزف ما ك كاپ" نیز در باره نادرستی این نسبت، چنین می نویسد:
"این كتابخانه مدتها قبل از ورود مسلمین خالی و ویران شده بود."
"فیلیپ حتّی" نیز در كتاب خود این تهمت ناروا را اینگونه ردّ می كند:
"بنابر یكی از روایات، عمر و عاص به فرمان خلیفه، كتب كتابخانه اسكندریه، را سوزانیده است، اما این از آن قصه هاست كه از لحاظ داستان، بسیار دلكش، و از نظر تاریخ، غیر قابل قبول است، زیرا كتابخانه بزرگ بطلمیوس در 48 سال قبل از میلاد بدست ژول سزار سوخته شد، و كتابخانه دیگری كه پوسته به نام كتابخانه دختر از آن یاد می كنند، نیز در حدود سال 389 میلادی به فرمان امپراطور تیودوسیوس ویران شد. بنابر این به روزگار فتح عرب، كتابخانه مهمی در اسكندریه نبود و هیچیك از نویسندگان آن عصر، مسلمین را در این باب به معرض اتهام نیاورده اند. ظاهراً نخستین كسی كه این قصه را روایت كرده عبداللطیف بغدادی است كه در حدود سال 629 وفات یافته است. اما چرا چنین گفته؟ ما در این باب چیزی نمی دانیم، معذالك مورّخان بعد، روایت او را نقل كرده و از خود نیز بر آن چیزی افزوده اند."
 
 
04-09-2010, 02:38 AM (آخرین تغییر در این ارسال: 04-09-2010 02:51 AM توسط یزد گرد چهارم.)
ارسال: #10
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام

بنام اهورامزدا


این بچه بازیها چیه . برای چی اعلامیه چاپ کردی که خانم ها و آقایان من یزدگرد چهارم رو شکست دادم (فرض محال) . آیا واقعا میتونی من رو در این بحث ها شکست بدی . پس چرا سند ارائه نمیدی ؟ چرا فقط حرافی میکنی ؟ چرا باعث خنده دیگران میشی ؟ من چند ساعت تالار نیومدم فورا بیانیه دادی ؟ من که بیکار نیستم . باید به امورات کشور برسم . مشکلی داری ؟ این همه سند و مدرک گذاشتم اگر سنگ بود آب میشد . اگر مشکلی داری بگو خودمون رو خسته نکنیم .تویی که از معماری ایران میخوای ایراد بگیری دیگه معلومه تو چه فازی هستی . میشه یکی از سندهایی را که برای اثبات ادعاهات که کم هم نیست نام ببری که توی این بحث گذاشتی ؟ تو فقط حرافی . یعنی تاریخ رو توی مغزت مرور میکنی . برعکس من که از 13 سالگی دارم تاریخ میخونم . هیچ وقت فکر نکن که میتونی توی این بحثها شکستم بدی . تو که سهله تمام تازیان جمع بشن نمیتونن شکستم بدن . چون من تاریخ سرزمینم رو از وجود خودم بیشتر میشناسم . تو توی باتلاقی گرفتار شدی که هر چی دست و پا بزنی بیشتر فرو میری . مواد تشکیل دهنده این باتلاق اسناد و مدارک منه . حالا به ریسمانت چنگ بزن.
................................................................................................................................................................................................................................................

- کتاب
در معناي "كتاب" تعاريف مختلفي ارائه شده است . در اين مقاله منظور از كتاب رسانه اي گروهي است كه مطالب آن قابل انتقال بوده و در هر زمان و مكاني قابل بازيابي باشد . بنابراين عنوان "كتاب" بر انواع "پوست نوشته ها" ، "لوح ها" و "طومارها" اطلاق مي شود و كتاب هايي كه امروزه از كاغذ تهيه مي شوند يكي از انواع "كتاب" مي باشد .

دگرگوني هاي سياسي ، جنگ ها ، هجوم ها و غارت هائي كه در طول تاريخ بر ايران وارد شده ، مدارك و آثار بسياري در زمينه علم و دانش ايرانيان را از بين برده است .ايران در دوران مختلف مورد هجوم اقوام بيگانه قرار گرفته است . جنگ هائي در اين كشور رخ داده كه گاه به ويراني كامل چندين شهر انجاميده است . عموماً مهاجمين از نظر علم و دانش در سطح بسيار پائين تري از ايرانيان قرار داشتند . آنان به دليل ناآگاهي نسبت به ارزش علم و كتابت يا نگرش خاصي كه درباره كتب و نوشته هاي ايرانيان داشتند ، در فكر نگهداري و حفظ اين آثار نبودند .

براي شناخت وضعيت كتابخانه در جامعه ايران باستان تا دوره ساسانيان ، مي بايست به تحليل و بررسي برخي مستندات و مدارك تاريخي پرداخته شود . بر اساس مدارك موجود ، ايرانيان از گذشته هاي بسيار دور به علم و كتابت توجه داشته اند . آثار باقي مانده از قرون گذشته ، نشان از تلاش ايرانيان در كسب علم و دانش دارد . الواح گلين و سنگ نبشته ها از جمله آثار گرانبهايي است كه بر اين امر صحه مي گذارند . پادشاهان ايران عموماًَ سعي مي كردند آثاري مكتوب و منقوش از حدود قلمرو ، ايده ها ، سياستها ، فتوحات و … خود را بر سنگها ، صخره ها ، الواح ، سكه ها ، پوست و ساير ابزار ثبت و به نسل هاي بعد منتقل كنند . ايران شناسان و باستان شناسان به اتكاء آثار مكشوفه ، معتقدند ايرانيان از قرون بسيار دور از خط و كتابت بهره مي برده اند .

- گيرشمن
باستان شناس فرانسوي از خط «عيلامي مقدم» متعلق به تمدن شوش در قرنهاي پيش از 3000 قبل از ميلاد مسيح ياد مي كند . وي از كتيبه اي ايلامي سخن به ميان مي آورد كه مربوط به ربع اول هزارة سوم ق.م.است .

دياكونوف معتقد است در قرن هفتم قبل از ميلاد ، مادها داراي خط و كتابت بوده اند و خط مادها هماني است كه امروزه «خط باستاني پارسي» ناميده مي شود . در دورة هخامنشيان ، ايران مركز مهم تبادل افكار و آراء علمي در خاور ميانه بود و دربار شاهنشاهي به دليل ارزشي كه براي دانشمندان قائل مي شد ، گاهي آنان را به اقامت اجباري در دربار وادار مي كرد .

برخي مؤرخين معتقدند در دربار پادشاهان هخامنشي فرامين به پارسي باستان صادر مي شدند اما دبير فرمان را به زبان آرامي ترجمه مي كرد و بر روي پاپيروس مي نوشت سپس منشي ديگري آن را به زبان عيلامي ترجمه كرده بر روي لوح مي نوشت . هزاران لوح كشف شده در تخت جمشيد نيز دال بر اهميت كتابت در ايران باستان است . اين لوح ها اسناد هزينه از جمله صورت حسابهاي صنعتگران و كارگران تخت جمشيد بودند .

- بانکداری در دوران هخامنشی
علاوه بر اين ، وجود بانكداري در دورة هخامنشيان مورد تأكيد گيرشمن است . وي اعتقاد دارد حتي بانكداري خصوصي براي نخستين بار در اين دوره به وجود آمد و مدارك اين بانكها نيز بدست آمده است . تأسيس چاپارخانه ، توسعة راه ها و ساخت كشتي هائي با ظرفيت 100 تا 200 تن و با سرعت 60 تا 80 ميل دريائي در روز حكايت از دانش گسترده ايرانيان در دورة هخامنشي داشته است .

- فعاليت هاي نجومي ايرانيان باستان نيز مورد توجه محققين قرار گرفته است . اين امور نمي توانست بدون وجود آثار مكتوب و مدون علمي انجام پذيرد . پادشاهان ايران داراي دبيران و نويسندگاني بودند كه حوادث و رويدادها را به دقت ثبت و ضبط مي كردند . پادشاهان ساساني ، در كاخ هاي سلطنتي بايگاني مخصوص ايجاد كرده بودند كه اسناد و مدارك دولتي و شرح رويدادهاي كشور در آنجا نگهداري مي شد .

- "لوكونين" رئيس بخش خاوري موزة دولتي ارميتاژ در اتحاد جماهير شوروي سابق ، از نتايج كاوش هاي باستان شناسان اروپائي در شهر «دورا ـ اروپوس» يكي از شهرها و پايگاه هاي نظامي روميان ياد مي كند كه طي آن نوشته هاي بسياري به زبان هاي يوناني ، سامي و ايراني كشف شد . برخي از اين پوست نوشته ها به وسيلة دبيران ساساني كه همراه سپاهيان بودند ، نگارش يافته بود . بر اساس اين نوشته ها سپاهيان ساساني از سال 256 تا 262 ميلادي در اين شهر سكونت داشتند. اين پوست نوشته ها همچنين نشان از اين دارند كه اسامي مسئولين دولتي مانند خزانه دارها ، محافظين و مسئولين قضائي و حتي ميزان جيرة افراد با قيد نام آنها در دفاتر مخصوص ثبت مي شد .

- "جهشياري" در كتابي كه در قرن چهارم هجري تأليف كرده درباره اعتبار دبيران و نويسندگان در ايران باستان مي نويسد
به دستور پادشاه ، نويسندگان جوان پس از آزمايش هاي مختلف در دربار به خدمت مشغول مي شدند . نويسندگان و دبيران بر ديگران مقدم مي شدند و به هنگام اعزام قشون نيز فرمانده قشون موظف به مشورت با نويسنده و دبير اعزامي در توقف و عزيمت بود . در دورة ساسانيان شهرها ، توليدات كشاورزي ، سدسازي ، كانال كشي و ديگر مظاهر تمدن آن روز رشد فراواني يافت . اين ترقي بدون آثار مكتوب و استفاده از متخصصيني كه به علوم روز آشنائي و تسلط داشتند ، امكان پذير نبوده است .

- "شاپور اول" پس از پيروزي بر روميان و به اسارت در آوردن امپراتور روم ، فرمان داد تا اين حادثة بزرگ را بر سنگي ثبت كنند . او با سپاس از "ايزد بزرگ" ، هدايائي به عنوان سپاسگزاري و شكر به آتشكده ها تقديم كرد . در اين سنگ نوشته از زبان شاپور اول آمده است :
"همة اين هدايا در فهرستهاي نظامي دولت ثبت گرديد" .

- "جرجي زيدان" مورخ شهير عرب دربارة علوم ، كتاب و كتابخانه ها و اهتمام ايرانيان به ترجمه كتب در دورة پيش از اسلام معتقد است
اسكندر بخشي از كتب ايرانيان را به آتش كشيد و برخي را براي ترجمه به اسكندريه فرستاد . وي با اشاره به سردابي كه در اوايل قرن چهارم هجري در محال جي از نواحي فارس كشف شد معتقد است به دستور تهمورث پادشاه ايران علوم روز در اين كتاب هاي پيدا شده در اين سرداب ثبت شده بود . اين علوم را به زبان پهلوي روي پوست درخت نوشته بودند .

- "كريستن سن"
توضيح داده است كه در اواسط قرن پنجم ميلادي ، شعرا و دانشمندان ايراني به نگارش حوادث زندگي شاهان قديم پرداختند و مطالب تازه اي بر آنچه مكتوب بود ، افزودند . نتيجة كار ، كتاب بزرگي به نام «خْوتَاي نامگ» در تاريخ پادشاهان از نخستين پادشاه تا دورة مؤلفين بود . خْوتَك نامگ پس از سقوط ساسانيان بارها به عربي ترجمه شد و همين ترجمه ها مورد استفاده مؤرخين مسلمان در نگارش تاريخ ايران شد .

- "ابن مقفع" از جمله مترجمين اين كتاب به عربي است .
"بارتلمه" در كتـاب "زن در حقوق ساسانـي" از چند كتـاب نام برده است .
"دينكرت" از جملة اين كتابـها است كه به زبـان پهلـوي نوشته شده و مجموعه اي از احاديث و روايات و تفاسير زرتشتي بود . از كتاب ديگري به نام "شايست نه شايست" ـ به زبان پهلوي ـ نام برده شده كه در موضوعات اخلاقي نوشته شده بود .

- كتاب "ماديگان هزار دادستان"
كتاب ديگري است كه بارتلمه از آن ياد كرده است . اين كتاب را حقوقداني از دورة ساساني تأليف كرد و شامل احكام حقوقي است كـه در دادگاه هـا صـادر شـده بودند . در اين كتـاب ، قـوانين ازدواج ، تعـدد زوجات ، ارث ، وام ، مسائل حقوقـي شركت ها ، بخشش و واگذاري و ديگر امور حقوقي در ايران باستان گنجانيده شده است . وي نكته اي در خصوص زنان در امپراتوري ساساني مي نويسد كه تأمل برانگيز است . با استناد به گزارشي از كتاب "ماديگان هزار دادستان" نقل مي كند روزي پنج زن از قاضي سؤالاتي حقوقي پيرامون "ضمانت" و "اهليت" پرسيدند . قاضي به پرسش ها جواب داد اما آخرين سؤال را نتوانست پاسخ دهد . يكي از زنان پس از تأخير قاضي در پاسخ گفت : "استاد بيهوده بمغز خود فشار نيآوريد و بآساني بگوئيد نميدانم ! و ضمناً ميتوانيد پاسخ اين سؤال را در فلان كتاب بيابيد ." آنچه "بارتلمه" نقل كرده ،ميتواند دال بر كتب موجود در جامعه باشد چندانكه زنان نيز مي توانستند به اين كتب دسترسي داشته باشند .


- از ديگر كتب دورة ساساني مي توان به كتاب "آرداويراف نامه" اشاره كرد كه به زبان پهلوي نوشته شده و حدود 8800 كلمه دارد .
كتابها و جزوات ديگري از دوره ساساني و قبل از آن نام برده شده كه برخي از آنها عبارتند از :
اياتگارِ زريران كه دربارة جنگ ميان گشتاسب و ارجاسب توراني و زرير و پسرش بستور است . برخي تأليف اين كتاب را در پانصد سال بعد از ميلاد دانسته اند .

- كتاب "زند"
(تفسيري است بر كتاب اوستا) ، دامداد ، چهرداد ، مينوگ خرت ، داتستان دينيگ ، مختارات زات اسپرم ، همن يشت ، درخت آسوريگ ، بند هِشْن ، جاماسپ نامگ ‎، السكيسران (السكسيكين) كه كتابي است دربارة تاريخ ايران باستان ، البنكش ، رُتْستَخم اُسپنديات ، دارا و بت زرين‎ ، دينكرت (دينكرد) ، كتاب الملك كي لهراسف ، تاج نامه ، شهرستانهاي ايران - كه نام شهرهاي ايران و چگونگي شكل گيري اين شهرها را با ذكر نام بنيان گزاران شهرها آورده است - كارنامك (كارنامة اردشير پاپكان) ، نامة تنْسر كه "ابن مقفع" آن را به عربي ترجمه كرد و در سال 607 هجري نيز "محمد بن حسن بن اسفنديار" آنرا از عربي به فارسي برگرداند ،
هفت كتاب از ماني كه عبارتند از : "شاپورگان" كه ماني آن را به شاپور پادشاه ساساني تقديم كرد ، "انجيل زنده" ، "گنج زندگي" ، "پراگماتيا يا رساله" ، "كتاب اسرار" ، "كتاب عظيم و نامه ه"ا .

- درمنـابع تاريخـي از كتابخـانه اي در مـرو يـاد شده است كه در زمـان عقب نشيني يـزدگرد آخرين پادشاه ساساني ، به آنجا منتقل شده بود . "بارتلمه" با اعتقاد به اينكه ايرانيان پيشتاز نهضت ترجمه بودند ، مي نويسد :
"كتب مختلف فلاسفه و دانشمندان يوناني كه به فرمان خسرو انوشيروان به زبان فارسي ميانه (زبان رسمي دورة ساساني) ترجمه شدند ، اساس پيشرفت علمي را در اسپانياي مسلمان به وجود آوردند زيرا پس از سقوط ساسانيان ، اين كتب به زبان عربي ترجمه شده ، با راه يابي ترجمة آنها به اسپانيا ، ملل مغرب زمين با اين انديشه ها آشنايي پيدا كرده و موجب رشد و شكوفايي علوم شدند . نهضت ترجمه بدون وجود محل هاي خاصي براي نگهداري كتب ، ناممكن مي نمايد . اين محلها احتمالاً تابع نظم خاصي براي نگهداري و دسته بندي كتب بودند" .

- يكي از مراكز علمي ايرانيان ، "دانشگاه گندي شاپور" بود . در اين مركز علمي علاوه بر دانشمندان ايراني ، دانشمندان يوناني نيز حضور داشتند كه كتب يوناني را به فارسي ترجمه مي كردند . حتي برخي از اعراب‌ شبه جزيره عربستان ، در "گندي شاپور" به آموختن طب پرداختند . از جمله "حارث بن كلده" از قبيلة "بني ثقيف" و از مردم "طايف" ، پس از آموختن طب در اين مركز به طايف برگشت و به كار طبابت پرداخت . از آنجا كه وي در دوران پيامبر اسلام زندگي مي كرد ، پيامبر بيماراني را براي معالجه نزد وي مي فرستاد .

- "استيپچويچ" به وجود كتابخانه هاي سازمان يافته در دوران ساسانيان اشاره مي كند كه در آنها استنساخ و ترجمة كتب صورت مي گرفت :
"در دربار آخرين سلسلة فرمانرواي ايران ، ساسانيان ، ادب و هنر و علم در سطح بسيار بالايي شكوفا شد و كتابخانه هاي سازمان يافته اي وجود داشت كه در آنها نسخه هاي كهن رونويسي و ترجمه مي شدند . بدين ترتيب ، در زماني كه ميراث يوناني ـ رومي در اروپاي غربي و حتي مدت زماني در بيزانس روزگار دشواري را از سر مي گذراند ، ايران پناهگاه امن و زمينة مناسبي براي فعاليت شاعران و دانشمندان بود ؛ براي نمونه ، "فلاسفة نوافلاطوني" كه ، پس از تعطيل آكادمي در سال 529 م به فرمان امپراتور "يوستينيانوس" ، ناچار به ترك "آتن" شدند ، به ايران پناه بردند .
مسلمانان ، به دنبال فتح ايران در سال 637 م ، با كتابهاي فراوان و شمار زيادي دانشمند و شاعر و افراد تأثير پذيرفته از فرهنگ باستان و از همه مهمتر با تشكيلات آمادة فعاليت نظام مند علمي و فرهنگي (كتابخانه ها ، مراكز اسناد و آكادميها) رو به رو شدند…"

- كتب ايرانيان و مورخين مسلمان يكي از نكات قابل بررسي و تأمل برانگيز ، نگارش تاريخ ايران باستان و حوادث دوران پادشاهان ايران پس از سقوط ساسانيان ، به دست مؤرخين مسلمان است . در كتب اين مؤرخين ، مطالب و تفاسير متعدد و مفصل و گاه با ذكر جزئيات آن دوره ، آمده است .
"طبري" ، "يعقوبي" و ديگر مورخين مسلمان چگونه توانستند اين اطلاعات را گردآوري نمايند ؟ مورخيني كه هيچگاه در آن دوره زندگي نكردند ، چگونه قادر بودند با ذكر مشخصات پادشاهان ، تاريخ و حوادث دورة حكمراني آنان را ثبت نمايند ؟ آيا تنها از منابع يوناني بهره برده بودند ؟ در اين صورت آيا واقعاً اين منابع داراي چنين محتوائي بودند ؟ اين دسته از مورخين از كتب تأليف شده به وسيلة ايرانيان در پيش از اسلام ، استفاده كردند . اين كتب مي توانست مستقيماً مورد استفاده قرار گيرند يا پس از ترجمه به عربي قابل استفاده باشند .

- از جمله ، "ابن واضح يعقوبي" در كتاب تاريخ "يعقوبي" ، "حمزة اصفهانيگ در كتاب "سني ملوك الارض و الانبياء" ، "مقدسي در كتاب البداء و التاريخ" ، "ابوريحان بيروني" در آثار "الباقيه" ، "ثعالبي در غرر اخبار ملوك الفرس" به تاريخ پادشاهان ايراني و آداب و اخلاق ايرانيان اشاراتي كرده اند كه نمي توانسته اند بدون استفاده از نوشته هاي ايرانيان قبل از اسلام ، به چنين كاري اقدام كنند .

- "نلدكه" معتقد است "طبري" تاريخ بزرگ خود را با استفاده از "خداي نامه" نوشته است .
"جاحظ" در كتاب "الحيوان" اقرار مي كند كه از كتب و نوشته هاي اخلاقي ايرانيان در تأليف خود سود برده است .

- اما اينكه چرا نام آن منابع ذكر نشده مي تواند چندين دليل داشته باشد :
رسميت يافتن زبان عربي به عنوان زبان علمي و رسمي ، بي نيازي از متن اصلي به دليل ترجمة آن به عربي ، بي اعتنائي به حفظ آثار منسوب به پادشاهان و سهل انگاري در حفظ كتب ايران باستان مي تواند از جملة اين دلايل باشد . نتيجه گيري ايرانيان از گذشته هاي بسيار دور به ارزش علم و كتابت پي برده بودند و متناسب با عصر خويش بيشترين تلاش را در ثبت وقايع و حوادث داشتند . محدوديت ابزارهاي نگارش و احياناً كمبود آنها ، موجب مي شد كه عموماً از اطلاعات ضبط شده تنها يك نسخه وجود داشته باشد . همين امر يكي از عوامل مهم نابود شدن آثار مكتوب ايرانيان بوده است . وقتي جنگ ، انقلاب يا درگيري رخ مي داد و اين نوشته ها صدمه مي ديدند و از بين مي رفتند ، ديگر امكان بازنويسي آنها وجود نداشت . ترجمة كتب در سطحي وسيع از ديگر كارهاي مهم ايرانيان در عهد باستان بوده است . بعدها اين امكان بوجود آمد كه از كتب ، نسخه برداري شود و تعداد آنها فزوني يابد .

- "سابقة استنساخ" كتاب و مراجعه به خزانه براي مطالعة كتابها به دوران شاپور پسر اردشير (مرگ در سال 272 قبل از ميلاد) بر مي گردد . در كتابخانه ها معمولاً امكانات و ابزار استنساخ و ترجمة كتب وجود داشت و در اختيار دانشمندان و مراجعه كنندگان قرار داده مي شد . كتب تأليفي يا ترجمه شده مانند اسناد و مدارك دولتي در خزانه اي وابسته به حكومت نگهداري مي شدند . اين خزانه ها در واقع كتابخانه هائي بودند كه در اختيار دولت قرار داشتند . علاوه بر اينكه اين كتب به دولت ارزش و اعتبار خاصي از نظر علم اندوزي مي داد ، به دليل اهميت حفظ كتب ، دولت حفاظت و نگهداري از آنها را بر عهده مي گرفت . در واقع پيش از آنكه استفادة عمومي از كتب مورد توجه قرار گيرد ، دولت خود را موظف به حفاظت از كتب مي ديد تا نسخه هاي منحصر بفرد از بين نروند . در آن دوره ، جمع آوري كتب از هر جاي ممكن و حفاظت از آنها ، محور فعاليت ها بود و توجه به نيازهاي مراجعه كنندگان به دليل عدم گسترش سواد در بين مردم و ديگر شرايط خاص زماني و مكاني ، از اهداف اوليه تشكيل كتابخانه ها نبوده است . كتب جمع آوري شده در موضوعات گوناگون فرهنگي و علمي روز مانند فلسفه ، طب ، ستاره شناسي ، هواشناسي ، شعر ، ادبيات ، حقوق ، تاريخ و دين بود . از آنجا كه عموم مردم امكان سواد آموزي را نداشتند ، نمي توانستند از اين مخازن استفاده كنند . به همين دليل مراجعه كنندگان به خزانه هاي كتاب ، دانشمندان ، علماء و معدود افراد باسواد ديگر بودند كه به دليل داشتن سواد و علم ، موقعيت ممتاز اجتماعي داشتند .
................................................................................................................................................................................................................................................
- منابع
1- تمدن ایران در دوران ساسانی - صفحه 290 الی آخر- ولادیمیر گرگورویچ - ترجمه عنایت الله رضا
2- زن در حقوق ساسانی - صفحه 316 - نوشته بارتلمه - ترجمه ناصرالدین صاحب الزمانی
3- پویه التاریخ - صفحه 272
4- شناختی از دانش شناسی - دکتر رحمت الله فتاحی
5- الجهشياري - ابوعبدالله محمد بن عبدوس
6- در پوية تاريخ - الكساندر استيپچويچ - مترجمان حميد رضا آژيرو حميد رضا شيخي
7- طب سلامی - کریستین سن - ترجمه مسعود رجب نیا
8- شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان - بیگولوسکیا - ترجمه عنایت الله رضا
9- آئین مانوی - هنری شارل - ترجمه جواد محیی
10- تاریخ ماد - دیاکونوف - ترجمه کریم کشاورز
11- تاریخ تمدن اسلام - جرجی زیدان - جلد سوم - ترجمه علی جواهر کلام
12- کیانیان - کریستین سن - ذبیح الله صفا
13- ایران از آغاز تا اسلام - گیرشمن - ترجمه محمد معین
14- یونان در ایران دوره هخامنشی - لیوزا - ترجمه جواد محیی
15- فرهنگ ایران پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی - محمد محمدی
16- مروج الذهب - مسعودی - جلد اول - ترجمه ابوالقاسم پاینده
17- تاریخ ایران - احسان یارشاطر - جلد سوم - قسمت اول سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی - جی.آ.بویل - ترجمه حسن انوشه

یعنی شما میگویید : (بیرونی) (طبری) (بلاذری) (ابن الاثیر) (دکترمعین) (ولادیمیر گرگورویچ) (باتلمه) (دکتر فتاحی) (محمدبن عبدوس) (مسعودی) (اصطخری) (کریستین سن) (شارل) (دیاکونوف) (جرجی زیدان) (گیرشمن) (لیوزا) (یارشاطر) (مقدسی) (ابن حوقل) (ادوارد براون) (رنان) دروغگو هستند و فقط خودتان راست میگویید و از حقیقت تاریخ اطلاع دارید؟؟؟

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شاه شاهان یزدگردچهارم ساسانی

-----------------------------------------------------------------

چنان دین و دولت به یکدیگرند """" تو گویی که از بن ز یک مادرند
چو دین را بود پادشه پاسبان """" تو این هردو را جز برادر مخوان

""""""گفتار نیک"""" پندار نیک""""کردار نیک"""""""
 
 
04-09-2010, 10:56 AM
ارسال: #11
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
این همه کمه
دیگه حتما میخواین بره یارو رو از قبر بکشونه بیرون بکه چه کار کرده حتما باید اینا رو یه جانی روایت میکرد تا شما قبول کنی اره سواد داشت ولی فقط میتونست بنوسه بخونه چه میدونست کتاب چیه آخه
حالا اون پرده ای که دم خونتونم زدی یزدگرد اینجوری اونجوری بیار پاین
هرچند تویی باز میای همونا مینوسی اینا رو کسی روایت نکرده سوادت از روایت بالاتر نیس آخه
میخوای در گوشم اعتراف کنی

گیرم که دس نوشته های قبیله ما را
حریق ندانستن بلعیده باشد ،
با سرود پیش مرگان پای گاهواره چه خواهی کرد !
 
 
04-09-2010, 12:15 PM
ارسال: #12
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
هیاهو برای هیچ!
جناب یزدگرد!
چرا خلط مبحث فرموده اید؟من دربخش ایران بعد از اسلام درباره دانش و دانشمندان ایران،سؤال کرده بودم؟ چرا اینجا جوابش را داده اید؟!شما خودتان مبحث تمدن ایران و دانشمندانی ایرانی را جدا کرده و اینجا قراردادید تا به قول خودتان خلط مبحث نشود و دلایل خود را همینجا درباره دروغ کتاب سوزی ارائه کردید و و ازما دعوت کردید که اینجا دراین مورد بحث کنیم و من هم اجابت کردم و چنانکه دربالا می بینید جوابتان را درمورد کتاب سوزی داده ام و کذب آن راثابت کرده ام. اما شما خودتان دوباره بحث را منحرف کرده و با آن دیگری مخلوط نموده اید؟چرا؟!!آیا سهوی است یا عمدی؟!!
لطفاً این مطالب را در بخش ایران بعد ازحمله اسلام قراردهید تا آنجا جوابتان را بدهم.
فعلاً عجالتاً میگویم با توجه به دلایلی که در بالا ارائه داده ام،قضیه کتاب سوزی درایران دروغ بوده است و شما هم سکوت کرده اید.اگر پذیرفته اید که آن داستان دروغین است،پس از شما می پرسم چرا آن کتابهایی که عده ای ازمورخین(معلوم الحال) ازآن گزافه گویی کرده اند،اثری از آنها نیست.
اگرکتابسوزی دروغ است(که هست)،پس این همه داستان گویی درباره دانش و کتاب و دانشمندان ایرانی لاجرم دروغ می باشد.
 
 
04-09-2010, 01:19 PM
ارسال: #13
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
بنام اهورامزدا

من واقعا متاسفم که تا به امروز با شما بحث میکردم . اکنون نشان دادید از سطح دانش خیلی پایینی برخوردار هستید و از اول با دوست عزیزتان سنی آنلاین به قصد تخریب به تالار آمدید و آثار برجای مانده از شما کاملا نشان میدهد که در چه زمینه ای فعالیت کردید . در زمینه انتشار دینتان و یا متنفر کردن دیگران از دینتان و تخریب ادیان دیگر .

دلم برایتان میسوزد که جوابی برای پاسخ به مطالب من ندارید و ارسالهای تکراری در این بحث و بحث "ایران پس از اسلام" قرار دادید . از اول هم میدانستم که در این جنگ من پیروزم . چون من لشکری از اسناد تاریخی در سپاهیانم داشتم و شما با خرافات و ... به این جنگ وارد شدید .

شما از ابتدا به فکر تخریب بودید و کارنامه اعمالتان در تالار باقی است و هرکس با خواندن این بحث ها میتواند متوجه شود که چه کسی پیروز و مستحق پیروزیبود و چه کسی شکست خورد .


آیا نیست پاسخ دهنده ای که مرا پاسخ گوید ؟

یزدگردچهارم ساسانی

چنان دین و دولت به یکدیگرند """" تو گویی که از بن ز یک مادرند
چو دین را بود پادشه پاسبان """" تو این هردو را جز برادر مخوان

""""""گفتار نیک"""" پندار نیک""""کردار نیک"""""""
 
 
04-09-2010, 03:22 PM
ارسال: #14
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
هیاهو برای هیچ!
تو که ادعا کرده ای مسلمین کتابهای ایرانیان را آتش زده اند،چرا در برابر دلایل من که دروغ بودن این قصیه را ثابت میکند،سکوت کرده ای و بحث را به بیراهه می کشانی و با روضه خوانی و نوحه خوانی از لشکر شکست خورده اسناد تاریخی ات افسانه سرایی میکنی؟
هرجا دلایلی اررائه داده ام،که حرفی برای گفتن نداشته ای(مانند همین قضیه آتش سوزی و کتاب پر ازدانش وندیداد!!!)،بحث رامنحرف کرده ای و از جنایتهای بنده و سنی آنلاین،نوحه خوانی کرده ای!!!
جوا ب سؤال مرا بده:با توجه به دلایلی که در بالا ارائه داده ام،قضیه کتاب سوزی درایران دروغ بوده است و شما هم سکوت کرده اید.اگر پذیرفته اید که آن داستان دروغین است،پس از شما می پرسم چرا آن کتابهایی که عده ای ازمورخین(معلوم الحال) ازآن گزافه گویی کرده اند،اثری از آنها نیست.
اگرکتابسوزی دروغ است(که هست)،پس این همه داستان گویی درباره دانش و کتاب و دانشمندان ایرانی لاجرم دروغ می باشد."
آیا نیست پاسخ دهنده ای که مرا پاسخ گوید ؟
 
 
04-09-2010, 06:16 PM
ارسال: #15
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
بنام اهورامزدا

ایمن
درسهای مرا خوب یاد گرفتی . تو شاگرد خوبی هستی . ولی اگر سندی نداری بیخودی فضای تالار را اشغال نکن .

سند بیار اگر مدعی هستی.

چنان دین و دولت به یکدیگرند """" تو گویی که از بن ز یک مادرند
چو دین را بود پادشه پاسبان """" تو این هردو را جز برادر مخوان

""""""گفتار نیک"""" پندار نیک""""کردار نیک"""""""
 
 
04-09-2010, 07:19 PM
ارسال: #16
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
خلاصه با اين همه ادعا و حرف خالی ٥ دانشمند و کتاب هايشان قبل از اسلام را معرفی نتوانسته ايد بکنيد , به غير گنده گوی که کی چی گفته و کی چی نگفته .
در قبل از اسلام جامعه ای که سواد واسه عموم ممنوع بوده کتاب بايد از هند وارد می کردند مثل کليله و دمنه , چطور کليله و دمنه مانده ولی کتابخانه خيالی آتيش گرفته.!!!!!!!!!!!!!!!!!!



سوره الروم


ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِؤُون «10

آن گاه بدترين سرانجام ، سرانجام كسانى بود كه مرتكب زشتى شدند به سبب اينكه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آنها را به مسخره مي گرفتند . « 10
 
 
04-09-2010, 10:09 PM
ارسال: #17
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
بدون شرح


نمونه ای از روحیه و خوی جنگ ستیزی و دشمنی از یزگرد چهارم به برداشت از مکتب تحریف شده و منحرف شده زرتشت




از اول هم میدانستم که در این جنگ من پیروزم . چون من لشکری از اسناد تاریخی در سپاهیانم داشتم و شما با خرافات و ... به این جنگ وارد شدید
به نقل از یزگرد چهارم




دوستان بگذارید بنده خدا خوش باشد که در جنگش پیروز شده و برای سپاه مجوسیش که احتمالا فرماندهی یا پادشاهی انرا به عهده گرفته شادی کند
البته من احتمال میدهم الان ایشان با کلاه خود و زره بر دست پشت کامپیوتر شان مشغول تایپ مطالبشان باشند
و وقتیکه هنوز از اوردن سند در بحث های گذشته عاجز مانده مجددا میاد یک بحث جدید راه میندازه که هم خاطره تلخش را فراموش کند و هم دوباره یکسری مطالب تکراری همانجا را اینجا کپی پیست کنه و دوباره بحث اتش سوزی را به راه بندازه جالبه که بنده فقط در یک پست بالای 50 کتاب بر رد این مطلب اوردم و علاوه بر ان دلایل بزگترین مستشرقان شرق و غرب را بر رد این تحمت اوردم
ولی کجاست پاسخ های مستدل ایشان بر رد سندها یا استدلال های ارائه شده محققان که بنده انها را ارائه دادم
و یزگرد چهارم همانند پادشاه دلبندش اقا یزگرد پا به فرار گذاشت
 
 
04-10-2010, 03:27 AM
ارسال: #18
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
بنام اهورامزدا

باوجود سوزانده شدن کتب ایرانیان بوسیله اعراب متجاوز دوستان همین اصل را بهانه برای انکار دانشمندان ایرانی قرار دادند و به فکر تخریب تاریخ ایران بر آمدند . اما ندانستند که ایرانیان دانشمندان - تاریخ نگاران - اختر شناسان و ... بسیاری در خود جای داده بود . حال من به چند مورد از این کتابها اشاره میکنم تا ببینیم دوستان دیگر چه ادعای جدیدی دارند .

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خداي نامك
خوتاي يا خوذاي يا خداي، در فارسي پهلوي، به معني شاه يا مالك است. از اين رو، خداي نامك يا خداي نامه را مي‌توان شاهنامه يا تاريخ پادشاهان، و در عربي سيرالملوك ناميد. خداي نامه كه تاريخ ملي ايران را از آغاز تا پادشاهي خسروپرويز در برداشت، در اواخر دوره ساساني تدوين شده و بنابر استدلال "نولدكه"، آخرين تحرير آن در عهد يزدگرد سوم ـ آخرين پادشاه ساساني ـ صورت گرفته است. تحرير اخير خداي نامه را به "دهقان دانشور" نسبت داده‌اند.
خداي نامه در نيمه اول قرن دوم هجري، به قلم "ابن‌مقفع" (142 م. ) با نام "سيرالملوك" يا "سيرملوك‌العجم" از پهلوي به عربي برگردانده شد. اين ترجمه و ترجمه‌هاي ديگر كه پس از ابن‌مقفع صورت گرفته، از جمله مآخذ مورخان دوره اسلامي در ثبت و تدوين تاريخ ايران پيش از اسلام بوده است.

"اشپولر" آلماني میگوید: به رغم كمبود آثار تاريخي بر جاي مانده از ايران پيش از اسلام، آگاهي تاريخي ايرانيان را مسلم مي‌داند.

سالنامه‌نگاري
ثبت وقايع مهم ساليانه يا سالنامه‌نگاري از رسمهاي دربار پادشاهان ايران باستان ـ ‌از دوره هخامنشيان به بعد ـ بوده است. اين رسم، خود از وجود نوعي گاهشماري منظم در ميان ايرانيان قديم حكايت مي‌كند.همين سالنامه‌هاي رسمي، در واقع، مهمترين مأخذ و مرجع مؤلفان و مورخان ايراني در تأليف تاريخ ايران بوده است. "كِ‍تزياس" ـ پزشك و مورخ يوناني قرن چهارم پيش از ميلاد ـ كتابي به نام "پرسيكا" نوشته كه در تأليف آن، از سالنامه‌هاي رسمي ايراني بهره برده است. همينطور آگاتياس ـ‌ مورخ رومي قرن ششم ـ در تدوين تاريخ خود از مجموعه سالنامه‌هاي رسمي ساسانيان كه در گنجينه‌هاي دولتي تيسفون نگهداري مي‌شده، استفاده كرده است.
مضمون اصلي سالنامه‌ها، ذكر جنگها و حوادث برجسته سياسي بوده است، اما بنابر نوشته پيگولوسكايا (شهرهاي ايران)، در "رويدادنامه‌"‌هايي كه از عهد سلوكي بر جاي مانده، علاوه بر اوضاع سياسي، ‌از روابط اجتماعي و اقتصادي نيز سخن به ميان آمده است.

تک نگاری
علاوه بر سالنامه‌هاي رسمي و خداي نامه كه به مثابه تاريخ عمومي پادشاهان ايران بوده، تك‌نگاريهايي نيز در خصوص برخي پادشاهان ايران بر جاي مانده است كه براي نمونه، مي‌توان به "كارنامك اردشير بابكان" اشاره كرد.

کتاب شهرستانهای ایران
"شهرستانهاي ايران" نيز از ديگر آثار تاريخي بر جاي مانده از ايران پيش از اسلام است. اين اثر رساله مختصري است به زبان پهلوي در جغرافياي تاريخي ايران. تدوين نهايي اين رساله، مانند اغلب آثار پهلوي كه امروزه در دست داريم، احتمالاً در قرن سوم هجري صورت گرفته است، اما تدوين اوليه آن به اواخر دوره ساساني بر مي‌گردد.

طبقه بندی مردم
در زمان ساسانی مردم به 4 گروه طبقه بندی میشدند : 1- روحانیون 2- جنگاوران 3- دبیران 4- پیشه وران

زيج شهرياري
زيج شهرياري كتابي است در نجوم كه در زمان ساسانيان (انوشيروان) در ايران به زبان پهلوي نوشته شده بود و آن را "ابوالحسن علي بن زياد تميمى" به عربي ترجمه كرد.

مجسطي
"مجسطي" نوشته اي بود كه "بطلميوس" آن را در اسكندريه تاليف كرده بود. اين كتاب را حجاج بن يوسف مطر به زبان عربي برگرداند. ترجمه اين كتاب‌ها و شرح و نقدهايي كه بر آن‌ها نوشتند، پايه اصلي مطالعه‌هاي اخترشناسي دانشمندان و منجمان در فرهنگ اسلامي شد. به طوري كه اخترشناسان مسلمان توانستند به اختراعات و اكتشافات تازه دست يابند و بسيار بيش‌تر از آنچه اقتباس و دريافت كرده بودند توليد كردند، انتشار دادند و تحولي در اين علم به وجود آوردند که این اختر شناسان عرب ایرانیانی بودند که نامهای عربی داشتند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع :
- برهان قاطع - کتاب ذيل خدا.
- احسان يار شاطر : بنياد شاهنامه فردوسي، شاهنامه‌شناسي ، ج 1، ص 270 ـ 268
- شاهنامه فردوسي، به تصحيح و تحقيق ژول مول، تهران، آموزش انقلاب اسلامي، ص 6 (ديباچه).
- اشپولر- کتاب همانجا
- دولافوز- کتاب تاريخ هند
- صادق سجادی - هادی عظیم زاده - کتاب تاریخنگاری در اسلام - ص 101
- رضا عبدالهی - تاریخ تاریخ ایران - ص 9 و 10
- مریم میر احمدی - فرهنگ ایرانی قبل از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عرب - ص 162
- عبدالحسین زرین کوب - تاریخ ایران قبل از اسلام - ص 4
- حمید عنایت - نخستین بینش های تاریخی ایرانیان
- جان ناس - تاریخ جامع ادیان - ترجمه علی اصغر حکمت - ص 476 و 552
- پیگولوسکایا - شهرهای ایران
- جامعه و اقتصاد عصر ساسانی - به کوشش حسین کیان راد
- سند هند - براهما گوپن

چنان دین و دولت به یکدیگرند """" تو گویی که از بن ز یک مادرند
چو دین را بود پادشه پاسبان """" تو این هردو را جز برادر مخوان

""""""گفتار نیک"""" پندار نیک""""کردار نیک"""""""
 
04-10-2010, 10:05 AM (آخرین تغییر در این ارسال: 04-10-2010 10:45 AM توسط ایمن.)
ارسال: #19
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
آقای یزدگرد(هداک الله)
بنده از گزافه گویی های تاریخ نگاران متأخر(و بهتر است بگوییم تاریخ سازان متأخر)درباره دانش وفرهنگ و کتب و دانشمندان (خیالی)ایران ما قبل ازاسلام به خوبی خبر دارم (و ای بسا از شما بیشتر).
اما چرا من سخنان آنها را رد میکنم؟زیرا:
1.مورخینی که در عصور اولیه اسلام می زیسته اند و به دوره ساسانیان نزدیک بوده اند،این گزافه گویی ها را نکرده اند،حال اینان که بعد از بیشتر از 1000سال آمده اند،این اطلاعات را از کجا آورده اند؟!و بر چه مبنایی و با چه شاهد باستان شناسانه و با چه مدرک تاریخی منطقی این سخنان را مدعی شده اند؟!!!آیا آنها یکی ازاین کتابها را در کشفیات باستانی یافته اند که این چنین افسانه سرایی کرده اند؟ جواب را همه میدانند:نه،هرگز.
2.اگر واقعاً چنین دانشی درایران بوده است،حتماً باید نشانه هایی ازخود بجای میگذاشت،همانطور که این آثار و نشانه ها،چه با باقیماندن اصل کتابها و چه اثارشان،درجاهای دیگر جهان نمود روشنی دارد. اگر امروزمورخین مدعی میشوند که نصرانی ها کتابخانه های اندلس(اسپانیای امروزی) را به آتش کشانده اند،برای اثبات وجود دانش و فرهنگ در اندلس نیاز به افسانه سرایی ندارند چرا که صدها نمونه از آن کتابها عیناً هم اکنون موجود است و آثار وجود این دانش در گوشه و کنار آثار باستانی اندلس نموداراست. و درمورد جاهای دیگر جهان نیز به همین گونه است.
اما چرا ایران با بقیه جاها فرق میکند؟مدعی میشوید که مهد دانش بوده اما نه کتابی علمی باقیمانده و نه آثاری ازآن دانش.آیا ما عقائد خود را با زور دروغ وتزویر می خواهیم به خورد دیگران دهیم. وقتی ادعایی با واقعیتها درتعارض وتضاد باشد قابل قبول نیست هرچند که صدها نفر آن ادعا را مدعی باشند.
خود شما هم که تاکنون به این مهملات معتقد بوده اید،بی شک در بیراهه بوده اید ومن شما را دعوت میکنم که چشمان خود را بشویید و از نو باورهای خود را بررسی کنید.واز خود بپرسید که آیا واقعاً من با دلایلی قانع کننده،به این باورها رسیده ام و یا نه بلکه تحت تأثیر تبلیغاتی عاری از برهان و حجت،بر ادعاهایی پافشاری میکنم که قابل اثبات نیست.
3.شاید بپرسید اگر این ادعاها دروغ است پس انگیزه این تاریخ نگاران(بخوانید تاریخ سازان) ازاین همه افسانه سرایی چه بوده است؟! درجوابتان میگویم:
این تاریخ سازی ها،فقط یک توطئه خبیث برای متنفر کردن ایرانیان ازاسلام و تفرقه افکندن در میان مردمان خاورمیانه است وبس.
عده ای با سرهم کردن این دروغها،خواسته اند به ایرانیان چنین القا کنند که عامل تمام بدبختی ها و عقب ماندگیهای شما ،مسلمین و اعراب بودند که به ایران حمله کرده و تمدن شما را ویران کردند و الا شما از تمدن والایی برخوردار بودید.
و به ترتیب خواسته آنها برای دور کردن ایرانیان ازاسلام و مشغول کردنشان به دین واهی و تحریف شده مجوس،محقق می شود.به عبارت دیگر این تاریخ سازان،مزدوران اجیرشده ای بوده اند (دانسته و نادانسته)که انگیزه شان برای بهم بافتن این مهملات،دشمنی با اسلام و وحشتشان از گسترش این دین به تمام خاورمیانه بوده است.و الا اگر کسی وطن پرست ونژادپرست هم باشد باید به ایران بعد از اسلام بیشتر از ایران ماقبل اسلام افتخارکند،چون برتری ایران بعد ازاسلام(از همه نظر:دانش وفرهkگ و تمدن و...)، نسبت به قبل آن واضح است و خود این مورخین نیز به آن معترفند.
یک ایرانی اسلام را باید مال خود بداند و نعمتی به شمارآورد که خدواند جهان برای تعالی اوو دیگر ملتها فرستاده است.و همه ملتها چه فارس وچه عرب و چه ترک و...برخوان این نعمت نشسته اند.آیا بهتر نبود که این ملتها به جای توهین و تحقیر یکدیگر،دست به دست هم داده و با نیروی اسلام به آبادانی دنیاو آخرت خود بپردازند.
مطمئن باشید که عامل عقب ماندگی ما خود همان کسانی هستند که می خواهند به ما بقولانند که عامل عقب ماندگی مان ،اسلام بوده است.
آنها ملتهای شرق میانه را به جان هم انداخته اند،به طوری که هریک از این ملتها ها دیگری را تحقیروتوهین کرده و او را مقصر بدبختی هایش می داند و آنها نیز خوشحال از موفیقت نقشه هایشان،به باورهای ما(که خودآنها به خوردمان داده اند)پوزخند میزنند.
هدف آنها این بوده است:تفرقه بیفکن و حکومت کن.
آقای یزدگرد
لحظه ای تأمل کنید:اگر ملتهای شرق میانه،به جای این نژادپرستیهاو کینه توزی ها،زیر پرچم اسلام(واقعی)با هم متحد بودند ،با در اختیارداشتن پتانسیل اصلی تمدن امروز یعنی سوخت های فسیلی چون نفت وگاز(که بیشتر مخازن آن در خاورمیانه است)و دیگر منابع طبیعی و با جمعیتی حدود دومیلیارد،به سرعت میتوانستند پیشرفت کنند و اروپاو امریکا را به راحتی پشت سر خود بگذارند و مانند گذشته دور،سیادت جهان رابه دست خود بگیرند وبرتمام مردمان آقایی کنند.
آیا به جایی می رسد این فریاد؟!
(04-10-2010 03:27 AM)یزد گرد چهارم نوشته شده:  حال من به چند مورد از این کتابها اشاره میکنم تا ببینیم دوستان دیگر چه ادعای جدیدی دارند .
طبقه بندی مردم
در زمان ساسانی مردم به 4 گروه طبقه بندی میشدند : 1- روحانیون 2- جنگاوران 3- دبیران 4- پیشه وران
مجسطي
"مجسطي" نوشته اي بود كه "بطلميوس" آن را در اسكندريه تاليف كرده بود. اين كتاب را حجاج بن يوسف مطر به زبان عربي برگرداند. ترجمه اين كتاب‌ها و شرح و نقدهايي كه بر آن‌ها نوشتند، پايه اصلي مطالعه‌هاي اخترشناسي دانشمندان و منجمان در فرهنگ اسلامي شد. به طوري كه اخترشناسان مسلمان توانستند به اختراعات و اكتشافات تازه دست يابند و بسيار بيش‌تر از آنچه اقتباس و دريافت كرده بودند توليد كردند، انتشار دادند و تحولي در اين علم به وجود آوردند که این اختر شناسان عرب ایرانیانی بودند که نامهای عربی داشتند.
آقای یزدگرد چهارم
بنده منظور شما را از این دو نمونه متوجه نشدم!
"طبقه بندی مردم"اسم یک کتاب است ؟!!
مجسطی که خود گفته اید"بطلمیوس" دراسکندریه تألیف کرده است،چرا شما آن را از کتب ایرانیان بشمار آورده اید؟؟؟!!!
نکند فکرکرده اید بطمیوس ازدانشمندان ایرانی بوده است؟؟!!
یا از بس دست پاچه شده اید بدون اینکه مطلبتان را خود بخوانید،تند تند پیست کرده اید؟!
آن کتب دیگر را نشانمان دهید تا ازعلوم آنها استفاده بریم و یا علوم موجود در آن کتابها هم ازنوع علوم وندیداد است؟!
آیا این نشانه افلاس شما دراثبات وجوددانش ودانشمند درایران قبل از اسلام نیست؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در پاسخ
04-10-2010, 10:44 AM
ارسال: #20
RE: تمدن ایران و دانشمندان ایرانی قبل از اسلام
باز خدا رو شکر مطالب ازاینترنت کپی پست نیست صفحه داره از کتاب ، یزدگرد حسابی با کتابات سر وکله زدی معلومه جزاکم الله خیرا آقا ، الان میان ! میان مینویسن حالا چنتا از مکانهای دیدی عصر حجر در ایران و بنویس دیدی نمیدونی ! ما میگفتیم اصلا جنگ نشد بین ایران اعراب !
به هر حال ایجاد بناهای بزرگ وسدها ساختن کشتیها که واحد تن را در شمارش دارند وآسیاب قنات و.... در هزاره های گذشته نیاز به دانستن علوم هندسات وریاضیات به صورت بسیار پیشرفته دارد

شاهد آن نیست که مویی ومیانی دارد ........ بنده طلعت آن باش که آنی دارد
شیوه حور و پری خوب ولطیف است ولی ........ خوبی آن است ولطافت ، که فلانی دارد!

گیرم که دس نوشته های قبیله ما را
حریق ندانستن بلعیده باشد ،
با سرود پیش مرگان پای گاهواره چه خواهی کرد !
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پرش در انجمن:


ترجمه MyBB فارسی - فارسی ساز نسخه ۱.۳
قدرت گرفته از MyBB, © 2002-2010 MyBB Group.
Theme by MybbSupport.ir

برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 28 آذر 1389 و در ساعت : 02:29 - نویسنده : عبدالواحد کرک(حاجی)
:: پربازدیدترین مطالب
:: آخرین نوشته ها
Copyright © 2010 by http://haji-a-kork.samenblog.com